درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید hamid reza asadian
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوک و اس ام اس و آدرس loveeeee.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 18258
تعداد مطالب : 29
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


دنیای تفریح
بهترین وبسایت برای تفریح
سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 2:13 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

شیر، ماست، پنیر، مرغ یا ماهی بر روی قد، رشد و سلامت افراد تأثیرگذار هستند.

انجمن علمی تغذیه کودکان ایران اعلام کرد: رشد قد فقط زمینه ارثی ندارد و عوامل محیطی هم بر رشد قد افراد تاثیر می‌گذارد.

به گزارش مهر، انجمن علمی تغذیه کودکان ایران اعلام کرد: گرچه کنترل ژنها در اختیار افراد نیست ولی با کنترل عوامل محیطی می‌توان برای اصلاح و رشد قد اقدام کرد.
بنابراین گزارش، عوامل محیطی مانند ورزش، تغذیه، وضعیت خواب و بیماری و استرس بر رشد قد تاثیرگذار هستند.

این گزارش می‌افزاید: ورزشهای کششی مانند یوگا، ژیمناستیک، شنا و یا حتی تلاش برای صاف ایستادن، برای افزایش قد کمک می‌کنند.

همچنین مصرف غذاهای نشاسته‌ای، مانند سیب‌ زمینی تنوری، نان و پروتئین‌های زود جذب و با کیفیت بالا مانند شیر، ماست، پنیر، مرغ یا ماهی بر روی قد، رشد و سلامت افراد تأثیرگذار هستند.

براساس این گزارش، استخوان ما برای رشد نیاز به کلسیم، فسفر، منیزیم، ید و ویتامین A‌ و عضلات نیز به پروتئینها و کربوهیدراتها نیازمندند و باید از مواد غذایی که تامین کننده این منابع هستند، استفاده کرد.
 

srgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 2:13 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

رشد قد فرایندی طبیعی و عمدتاً موروثی است که می‌توان از طرق مختلف به پیشرفت این روند کمک کرد اما این را هم باید به یاد داشت که افزایش قد فرایندی یک شبه نیست. فرد باید این روش‌های طبیعی را روزانه و بطور مداوم به کار گیرد تا در دراز مدت به نتیجه مطلوب برسد.


رشد قد از زمان تولد تا پایان دوران بلوغ ادامه دارد. در طول این مدت از طریق رژیم‌های غذایی مناسب و تمرینات خاص ورزشی می‌توان میزان رشد را افزایش داد. در پسرها بیشترین میزان افزایش قد از سن ۱۳ تا ۲۰ سالگی و در دختران از ۱۱ تا ۱۸ سالگی است.

از آنجا که میزان ترشح هورمون تستسترون در پسرها بیشتر است، رشد استخوان‌ها در آنها بیشتر بوده و در نتیجه آنان در مقایسه با دختران قد بلند می‌شوند.

تمرینات ورزشی

تمرینات ورزشی مخصوص افزایش قد باید صبح زود انجام شود. این تمرینات شامل حرکات کششی، یوگا، آویزان شدن از بارفیکس، شنا و… است.

یوگا

یوگا یکی‌ از ورزش‌هایی است که علاوه بر اینکه سلامت فرد را تقویت می‌کند به رشد قد در او کمک می‌کند (در شرایطی که فرد در مرحله رشد باشد) از طریق تمرینات یوگا ستون فقرات کشش پیدا می‌کند و در نتیجه ماهیچه‌های ستون فقرات تقویت می‌شود. این حرکات باعث می‌شود مایع میان دیسک‌های ستون فقرات افزایش پیدا کند.

حرکات کششی

یکی‌ از مؤثرترین تمرینات برای افزایش قد حرکات کششی است که هر کس بدون نیاز به لوازم ورزشی می‌تواند آنها را انجام دهد. به کمک این حرکات ماهیچه‌ها تقویت می‌شوند، غضروف ستون فقرات ضخیم‌تر شده و در نهایت باعث افزایش قد می‌شود.

بارفیکس

فرد بایست روزانه چند مرتبه و هر بار ۱۰ تا ۲۰ ثانیه از بارفیکس آویزان شود. جاذبه زمین باعث به هم فشرده شدن ستون فقرات می‌شود و بافت‌های اطراف آن را نازک‌تر می‌کند و در نتیجه قد کوتاه‌تر می‌شود. آویزان شدن از بارفیکس برعکس جاذبه زمین عمل می‌کند و باعث افزایش قد می‌شود.

شنا

از میان انواع شنا، شنای قورباغه بیشتر از بقیه به کشش ستون فقرات کمک می‌کند. از طرفی‌ نیز شناور بودن در آب اثر جاذبه زمین را خنثی کرده و از این رو در افزایش قد مؤثر است.

تغذیه

در کنار ورزش، تغذیه مناسب نیز در رشد قد مؤثر است. یک رژیم غذایی مناسب باید هر ۶ گروه غذایی (میوه جات، سبزیجات، پروتئین‌ها، حبوبات، چربی‌ها و غلات) را شامل شود. تحقیقات نشان داده ویتامین آ، پروتئین و روی بیشترین تأثیر را در افزایش قد دارند.

ویتامین ها

ویتامین آ علاوه بر اینکه برای رشد بدن ضروری است، برای بینایی و دستگاه ایمنی و پوست نیز مفید است. کمبود این ویتامین جلوی رشد استخوان‌ها را می‌گیرد. با این حال باید توجه داشت مصرف بیش از حد این ویتامین عوارض جانبی به دنبال دارد.

مواد غذایی نظیر هویج، پرتقال، لیموترش، جگر، ماهی قزل آلا، گوجه فرنگی و… سرشار از ویتامین آ است.

ویتامین دی نیز به رشد افراد کمک زیادی می‌کند، از این رو مصرف این ویتامین برای کودکان ضروری است. کمبود ویتامین دی در کودکان میزان رشد را پائین می آورد. ریزمغذی روی به رشد، سلول سازی و بازسازی بافت‌های بدن کمک می‌کند.

کمبود روی مشکلاتی نظیر مشکلات گوارشی را به دنبال دارد. این ماده در شیر، تخم مرغ، سبزیجات، غلات و غذاهای دریایی موجود است. مصرف روزانه ۱۵ میلی‌گرم از این ماده برای نوجوانان در حال رشد توصیه می‌شود.

پروتئین‌ها

پروتئین‌ها به رشد بدن و بازسازی بافت های بدن کمک می‌کند. مصرف روزانه ۴۵ تا ۵۵ گرم پروتئین در سن رشد توصیه می‌شود.
 

srgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 2:1 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

- اسم باید در درجه اول به کودک شخصیت بده .

2- وزین و متناسب با عرف جامعه و خانواده باشه

3- کوتاه و با معنی خوب باشه . بعضی اسم ها کوتاه و قشنگ هستن ولی معنی خوبی ندارن. یعنی تلفظ خوب دارن ولی معنی شون جالب نیست !

4- هنگامی که کودک بزرگ میشه و به اسمش فکر می کنه ، فکر نکنه که چه پدر و مادر بی فکری داشته که همچین اسمی براش گذاشتن

5- از اسمهایی نباشه که زیاد تکرار می شن و برای مردم تکراری هستن

6- تحت تاثیر حرف دیگرن برای انتخاب قرار نگیرید .

7- اسمی رو بذارید که برای خودتون هم موقع صدا زدن فرزندتون ، لذتبخش باشه

8- با نام خانوادگیتون (فامیل ) همخونی داشته باشه

9- اونقدی طولانی نباشه که دیگران بخوان خلاصش کنن و یه چیز دیگه صداش بزنن !

10 - و از همه مهمتر برای ما که ایرانی هستیم سعی کنید ترجیحا اسم فارسی انتخاب کنید . البته یه نکته رو بگم و اون این که یه اسم فارسی حتما نباید یه اسم هزار سال پیش باشه . بعضی ها شون مربوط به زبان بهلوی هستند اصلا به سختی تلفظ میشن ولی بعضی ها رگ غیرت ایرانیشون میگیره از همون ها هم استفاده می کنند . سعی کنید عاقلانه و منطقی و به نفع فرزندتون تصمیم بگیرید .



و حالا با جمع بندی مطالب بالا باید بگم که یه اسم خوب باید دارای خصوصیات زبر باشه :

کوتاه ، زیبا ، با معنی و پر محتوا ، حس تلقینی مثبت بده (هم به فرزند تون و هم به اونایی که صداش می زنن )، فارسی و ایرانی باشه ، خلاصه باشه و خلاصه نشه ، از ترکیب حروف پشت سر همش داخل خود اسم یه لغت با معنی بد در نیاد !! ، معنی تحت الفظیش هم خوب باشه
 

srgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 2:1 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

قدم اول:

با کلمه رژیم و رژیم گرفتن خداحافظی کنید. در حقیقت شما باید این کلمات را برای همیشه از ذهن خود پاک کنید. چرا؟ زیرا هر زمانی که این کلمات را میشنوید خود را در بند رژیم احساس کرده و مانند یک زندانی اعتماد به نفس خود را از دست میدهید و لحظه شماری میکنید تا رژیم شما خاتمه یافته و بتوانید هر غدایی را که خواستید بخورید. نتیجه: مشکلات وزن شما حادتر خواهد شد و روحیه خود را از دست میدهید.

قدم دوم:

کلمه رژیم و رژیم گرفتن را با کلمه غذای سالم و غذا خوردن صحیح جایگزین کنید. از همین امروز این عبارت را استفاده کنید.

قدم سوم:

ترازوها را کنار بگذارید. هر روز خود را وزن کردن شما را لاغر نمیکند. فقط به دلیل نوسانات وزنی طبیعی در ساعات و روزهای مختلف شما نمیتوانید به درستی بفهمید که چاق شده اید یا لاغر. نتیجه: دچار پیش داوری شده و برنامه غذایی خود را به هم میریزید. وزن کردن خود را طبق برنامه ای که به شما داده میشود انجام دهید.

قدم چهارم:

نگرانی و حرص خوردن در باره وزن خود را کنار بگذارید. زیرا:

- هنگام نگرانی و اضطراب انسان بی اختیار بیشتر میخورد. نتیجه: چاقتر میشوید.

- نگرانی و اضطراب منجر به از دست دادن اعتماد به نفس میشود. نتیجه: احساس میکنید نمیتوانید به وزن مطلوب برسید و برنامه غذایی صحیح خود را کنار میگذارید.

- نگرانی وقت ارزشمند شمارا تلف میکند. به جای نگرانی و حرص خوردن به کارهایی که از آنها لذت میبرید بپردازید.

قدم پنجم:

لباسهایتان را در آورده و جلوی یک آینه به خودتان نگاه کنید. این کار را همین فردا صبح آنجام دهید.در همین زمان:

- خود را وزن کنید.

- دور شکم – باسن – مچ دست و ران خود را اندازه بگیرید.

قدم ششم:

بعد از شروع برنامه خود را هر روز و هر هفته و هر ماه ارزیابی نکنید. این ارزیابی را در یک زمان منطقی مثلا ۶ ماه بعد انجام دهید.

قدم هفتم:

برای هفت روز آینده خود یک یادداشت غذایی درست کنید. در این یادداشت تمام غذاهایی را که در طول روز میخورید یادداشت کرده و ساعت و مقدار آنرا نیز بنویسید.

قدم هشتم:

یک برنامه غذایی سالم تهیه کنید. این برنامه باید دارای تمام مواد غذایی مورد نیاز بدن شما باشد. در قدم اول گفتم که هدف برنامه غذایی درست خوردن است نه غذا نخوردن! برای تهیه این برنامه غذایی با ما تماس بگیرید.

قدم نهم:

یخچال خود را از غذاهای سالم پر کنید. و غذاهای پر چرب و مضر را از یخچال دور کنید. لبنیات – سبزیجات و میوه ها را دوست خود بدانید!

قدم دهم:

چربیها را از غذای خود به طور کامل حذف کنید. چربیها کالری زیادی به بدن شما وارد میکنند که باعث افزایش وزن شما و بیماریها قلبی و عروقی خواهد شد.

قدم یازدهم:

تعداد وعده های غذایی خود را زیاد کنید. وارد کردن مقدار زیادی غذا در یک وعده نتیجه خوبی نخواهد داشت؟

قدم دوازدهم:

هرگز گرسنه نمانید. گرسنگی موجب میشود که هنگام غذا خوردن اعتدال را رعایت نکنید!

قدم سیزدهم:

فعالیت بدنی خود را افزایش دهید. نیم ساعت پیاده روی در روز بیش از هر برنامه غذایی برای شما کارامد خواهد بود.

قدم چهاردهم:

موارد بالا را حداقل سه ماه رعایت کنید.
 

srgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 2:1 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

اسم دختر ایرانی با حرف الف :




افرا: ستایش کردن

افشید: شکوه خورشید

آبگینه : شیشه، بلور

آپامه : خوشرنگ و آب . دختر اردشیر دوم هخامنشی

آتری : آذر

آتشگون : سرخ فام، سرخ رنگ

آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش

آدخت : خجسته و نیکو

آذر : آتش، فروغ، روشنایی

آذربانو : بانوی آتش گون

آذرچهر : همانند روشنایی

آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین

آراسته : با نظم و ترتیب

آرام : قرار، سکون

آرام دخت : از نام های برگزیده

آرام دل : از نام های برگزیده

آرامش : آرمیدن

آرمیتا : آرمان، عشق پاک

آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت

آرمیدخت : از نام های برگزیده

آزادچهر : آزاده نژاد

آزاده : نام مادر گشتاسب

آزیتا : از نام های برگزیده

آژند : نام گلی است

آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی

آشنا : یار، دوست

آشوب : شور، انقلاب

آشیان : لانه و کاشانه

آفتاب : گرمی، روشنایی

آفرین : درود و سپاس

آلاله : نام گلی است

آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش

آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو

آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

آنیتا : از نام‌های برگزیده

آهنگ : سرود و نغمه

آوا : آواز، آهنگ

آوازه : شهرت و نام آوری

آویشن : گیاهی خوشبو

اختر : ستاره، شهاب

ارشیا : راست و درست

ارغوان : نام گلی است

ارمغان : پیشکشی، هدیه

ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

اروس : سپید، درخشان و زیبا

اشااونی : زن پاک و راست

اشوچهر : از نام های برگزیده

اشودخت : از نام های برگزیده

اشوروی : از نام های برگزیده

اشوزاد : از نام های برگزیده

اشومهر : از نام های برگزیده

افروز : روشن، روشن کننده

افسانه : داستان، خاطره و یادمان

افسر : بالا و سرور

افسون : از نام های برگزیده

افشان : از نام های برگزیده

اَمُرداد : کمال و رسایی جاودانی

انارام : روشنایی بی فروغ و بی پایان

انگبین : عسل، شهد

انوش : جاویدان

انوشک : انوشه، جاودان

انوشه : بی‌مرگ و جاودان

انیران : روشنایی بی پایان

اَهونَوَر : نگهبان تن

ایران : آزادگان و سرزمین آزادی

ایرانبانو : بانوی ایرانی

ایراندخت : دختر ایران

ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

آلیش: قابل اشتعال

الیا: نام گل

آمیتریس: نام دختر داریوش دوم و همسر خشایارشا

آموتیا: نام دوشیزه در زمان زندیه

آناهیتا: نام فرشتگان اهورامزدا

آندیا: همسر اردشیر اول

آنیتا: نام دختران در زمان زند- به معنی پرورش گیاه

انوشا: خوشحالی و سرور و شادی

انوشک: نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی

انوشه: نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی

آرا: آراستن و زیبا کردن

آرمیلا: نام دختران در ایران باستان

آرمیتان: شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید

آروشا: درخشان - نورانی - باهوش

آرتا: نام شهر در زمان زند که به روی دختران میگذاشتند

ارنواز: شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید

آرتمیس: گوینده راستی- نام دریاسالار زن

آرتنوس: صادق - راستگو - نام دختر داریوش

آسا: نام دختر شاپور دوم ساسانی- بزرگ و علیحضرت

آتاناز: نامی ایرانی

آتنا: نامی ایرانی

آتوسا: دختر کورش بزرگ همسر داریوش بزرگ مادر خشیار

آتوشه: نام عمه یا خاله شاپور شاه

آوید: نامی ایرانی

آویسا: آب پاک و تمیز

آیدا: همچون ماه و مهتاب

آیدان چهره زیبا همچون ماه - آیسان

آیلا :نور ماه و مهتاب- آیناز

آبگینه : شیشه، بلور

آپامه : خوشرنگ و آب . دختر اردشیر دوم هخامنشی

آتری : آذر

آتشگون : سرخ فام، سرخ رنگ

آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش

آدخت : خجسته و نیکو

آذر : آتش، فروغ، روشنایی

آذربانو : بانوی آتش گون

آذرچهر : همانند روشنایی

آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین

آراسته : با نظم و ترتیب

آرام : قرار، سکون

آرام دخت : از نام های برگزیده

آرام دل : از نام های برگزیده

آرامش : آرمیدن

آرمیتا : آرمان، عشق پاک

آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت

آرمیدخت : از نام های برگزیده

آزادچهر : آزاده نژاد

آزاده : نام مادر گشتاسب

آزیتا : از نام های برگزیده

آژند : نام گلی است

آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی

آشنا : یار، دوست

آشوب : شور، انقلاب

آشیان : لانه و کاشانه

آفتاب : گرمی، روشنایی

آفرین : درود و سپاس

آلاله : نام گلی است

آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش

آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو

آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

آنیتا : از نام‌های برگزیده

آهنگ : سرود و نغمه

آوا : آواز، آهنگ

آوازه : شهرت و نام آوری

آویشن : گیاهی خوشبو

اختر : ستاره، شهاب

ارشیا : راست و درست

ارغوان : نام گلی است

ارمغان : پیشکشی، هدیه

ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

اروس : سپید، درخشان و زیبا

اشااونی : زن پاک و راست



افروز : روشن، روشن کننده

افسانه : داستان، خاطره و یادمان

افسر : بالا و سرور

افسون : از نام های برگزیده

افشان : از نام های برگزیده

اَمُرداد : کمال و رسایی جاودانی

انارام : روشنایی بی فروغ و بی پایان

انگبین : عسل، شهد

انوش : جاویدان

انوشک : انوشه، جاودان

انوشه : بی‌مرگ و جاودان

انیران : روشنایی بی پایان

اَهونَوَر : نگهبان تن

ایران : آزادگان و سرزمین آزادی

ایرانبانو : بانوی ایرانی

ایراندخت : دختر ایران

ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

آذرمهر: آتش مقدس ایرانیان- آذرمینا

آذرنوش: نام زنان ساسانی و همچنین آتش مقدس ایران

آزیتا: نام شاهزاده - ملکه و پرنسسز در ایران

الیکا: مادر زمین - شکوفه - نام دهی در شما ایران

الیزه: نام مکانی در رودبار

المیرا: فدا کننده

اریکا: مرتبط با زمین

اِستاتیرا: همسر داریوش سوم

ایرسا: رنگین کمان

آبنوش: از زنان ویس و رامین

آپاما: دختر سپیتمن سردار ایرانی

آرتادخت: وزیر خزانه داری اردوان چهارم اشکانی

آرتیستون: دختر کورش بزرگ - زن داریوش

آرگون: شهبانوی اردشیر یکم هخامنشی

ارشانوش: از نام نامه نخعی

آتری: به معنی آتش - از نامهای باستانی

آپامه: خوشرنگ و زیبا - دختر اردشیر دوم هخامنشی

آرتا: از نامهای باستانی

آندیا: زن اردشیر درازدست شاهنشاه هخامنشی

ارشین: از شاهدخت های هخامنشی

ارشنوش: نام نامه نخعی - نام باستانی

افروز :از نامهای پهلوی

آذرگون: دختران در زمان اشکانی ویس و رامین

آذرمهر: آتش مهر

آرتونیس: دختر ارته باذ و خواهر برسین

آرمه: ئیتی فروتنی - پاکی - نگهبان زمین

آذرمیدخت: دختر همیشه جوان - دختر خسروپرویز - زنی که شاه شد

آسیمن: نامی پهلوی که همان سیمین امروزی است

آماستریس: دختر داریوش سوم

اَدرک: دختر یزدگرد سوم ساسانی

اَردویسور: فرشته آب در ایران باستان

آرته دخت: شهبانو اشکانی همسر اردوان

اَرشیت: دوست ترین - نامی از دوره هخامنشی

اَمِستریس: شهبانوی خشایارشا

اوراشی: زن پسر سیامک

آریا ناز: نامی ایرانی

آبان سا :مانند آبا ن - آبان ماه تغییر آب و هوا است و آبان آسا کنایه از کسی است که خلق و خوی متغیر دارد Ĥ آبان

آباندخت :دختری که در آبان به دنیا آمده، دختر آبان، نام همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی

آبانفام :به رنگ آبان کسی که رنگ چهره اش زرد است

آبگینه :شیشه، آینه، ظرف شیشه ای یا بلورین به ویژه جام شراب

آبنوس :درختی که چوب آن سیاه رنگ است و میوه ای بسیار شیرین و به شکل انگور دارد

آبیژ :صورت دیگر آیید،شراره، اخگر،آتش - کنایه از افراد پر جنب و جوش

آپاما :نام دختر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

آپامنه :نام دختر یکی از فرماندهان ایرانی در زمان سلوکیان

آترا :آذر- آتش - نام یکی از ماههای پاییز

آتبین :آبتین ،روح کامل و نیکو کار - از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آپامه :نام دختر سپیتامن یکی از سرداران ایرانی و همسر سلوکوس

آتسا :آتوسا

آتش :از شخصیتهای شاهنامه، مخفف نام نوش آذر، یکی از چهار پسر اسفندیار

آتشدخت :دختر آتش یا دختری که چون آتش است - کنایه از دختر با شور و حرارت

آتیه عربی آینده

آتورینا : آشوری متحول کننده ، تغییر دهنده ، مشتق از واژه آشور که با گذشت زمان ش به ت تبدیل شده است

آتوسا : یونانی نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی

آتیس :نام خدای حاصلخیزی فریگیان

آتشین :نورانی، فروزان، گیرا، مؤثر، به رنگ آتش، سرخ

آتلاز ترکی اطلس، حریر - پارچه نرم و لطیف

آتنا فرانسه در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت

آتنه فرانسه آتنا-در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت

آتور اوستایی-پهلوی آذر،آتش

آدا :پاداش مینوی، فرشته توانگری

آدنا :نام روستایی در نزدیکی چالوس

آدورینا آشوری آدور- مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، کمک کننده، یاری دهنده

آدونیس فنیقی آدنیس ، گلی به رنگ زرد و قرمز که فقط هنگام تابش خورشید باز می شود

آدیشه آتش - در گویش خراسان آتش کوچک

آذر اوستایی-پهلوی نام ماه نهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش، نام روز نهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

آذرافروز هردو :روشن کننده آتش، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر اسفندیار، نیز دلداده بهرام در داستان همای و

آذرخاتون :آذر+ خاتون،بانوی آتش

آذردخت :دختر آتش

آذرک :شراره آتش، اخگر، نام دختر یزگرد سوم پادشاه ساسانی

آذرگل :گلی سرخ رنگ شبیه شقایق

آذرگون :گلی است از دسته شقایق ها که رنگش زرد است و میانش مشکی است - به رنگ آتش

آذرمه :رئیس و بزرگ آتشها( آتشکده ها)

آذرمینا :لعلگون، سرخ رنگ

آذینگل :زینت گل، زیورگل - کنایه از زیبایی بسیار زیاد

آراسته :آن که دارای صفتهای خوب اخلاقی است، آنچه آرایش شده و زینت و زیور داده شده است

آرا :مخفف آراینده آرایشگر-زیور زینت

آراگل :آراینده گلها - زیبا کننده گلها

آرالیا انگلیسی نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی، و درختچه ای که بعضی از آنها زینتی اند

آرامدخت :دختر آرام دختر ساکت دختر با وقار

آرتمیس یونانی در اساطیر یونان، خدای شکار و خواهر دوقلوی آپولون - همچنین نام شیرزنی که فرمانده نیروی دریایی

آرزو :میل و اشتیاق برای رسیدن به مراد یا مقصودی معمولاً مطلوب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سرو پادشاه

آدنیس فنیقی آدونیس ، گلی به رنگ زرد و قرمز که فقط هنگام تابش خورشید باز می شود

آرتیستون :نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی

آرمتی :فروتنی، پاکی، فرشته محبت، فرشته نگهبان زمین

آرمیتا اوستایی-پهلوی الهه نعمت - آرامش یافته

آرمیندخت :دختر آرمین

آرمینه ارمنی ارمنی، دختر ارمنی

آریادخت :دختر آریایی - دختر ایرانی

آریانا :نامی که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آریایی ها داده بودند

آریاناز :موجب فخر و مباهات قوم آریایی

آریانوش :شادکننده و خوشحال کننده آریاییان

آریژه :نام شهری در زمان اسکندر

آرینا کردی آریایی نژاد - از نسل آریایی

آریندخت :دختر آریایی - دختر ایرانی

آزاددخت :دختر آزاده ، نام همسر شاپور اول پادشاه ساسانی

آزاده :عاری از صفات ناپسند اخلاقی،رها ، وارسته،از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر رومی بهرام گور پادشاه ساسانی

آزاله فرانسه گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می

شود

آزالیا انگلیسی گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می

شود

آزرم :شرم وحیا،ملایمت، مهربانی،از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی

آزرمخاتون :آزرم + خاتون ،بانوی با حیا

آزرمدخت :دختر با حیا

آزرمیدخت :دختر پرویزبن هرمزبن انوشیروان معروف به عادله که ? ماه زمام حکومت را در اختیار داشت، دختر باحیا

آزرمیدخت :آذرم + ی نسبت + دخت، دختر با حیا دختر سنگین و با وجاهت-نام دختر پرویز نوه انوشیروان که ? ماه بر

ایران فرمانروایی کرد

آزیتا فارسی

آسا :زیور مایه زیبایی و آرایش - وقار و ثبات و تمکین و آسودگی

آسادخت :دختر زیبا،دختر آرام،دختر با وقار

آسمان :فضای بالای سر ما که آبی رنگ به نظر می رسد، نام روز بیست وهفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم،نام کوهی

در نزدیکی بندر نخیلو در ساحل خلیج فارس

آسمانهور :خورشید آسمان،کنایه از فردی که زیباییش نظیر ندارد

آسو : (کردی) شفق،هنگام طلوع خورشید،همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند،نام محلی در

مسیرلار به لنگه

آسیمن اوستایی-پهلوی سیمین، نقره فام

آشتی :دوستی و پیوند دوباره بعد از رنجش و آزردگی، سازش و صلح

آشنا :آن که او را می شناسیم، آن که یا آنچه به ذهن و خاطر می آوریم، آگاه به چیزی یا امری، عاشق، دلداده

آشورینا آشوری منسوب به آشور،برهم زننده،تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد

آفاق عربی افقها،عالم آسمان،زمانه روزگار، نام همسر نظامی گنجوی

آفت عربی بلا، بلیه، کنایه از زیبایی و عشوه گری

آفتاب :مرکب ازآف(مهر،خور) + تاب(فروغ،نور)، نوری که از خورشید به زمین می تابد،کنایه از زیبایی و خیره کنندهگی

آفتابدخت :دختر آفتاب، دختر خورشید،کنایه از زیبایی و خیره کنندگی

آفرین :هنگام تحسین و تشویق به کار می رود، مرحبا، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام

آفریندخت :مرکب از آفرین( واژه تحسین) + دخت ( دختر)،دختر تحسین برانگیز،دختری که تمام خوبی ها را دارد 0

آفرینگل :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + گل،گل تحسین برانگیز کنایه از دختر بسیار زیبا

آفرینماه :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + ماه(قمر)،ماه تحسین برانگیز کنایه از دختری که زیباییش مانند ماه است

آفرینمهر :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + مهر (محبت یا خورشید)،کسی که از زیبایی مانند خورشید است یا بسیار با

محبت

آفرینناز :مرکب از آفرین(وازه تحسین) + ناز(کرشمه، غمزه)،دختری که بسیار ناز داردکنایه از دختر زیبا و طناز

آفریننوش :شنونده آفرین،کسی که تحسین همه را بر می انگیزاند

آفسانه :افسانه،داستان،خیال،مشهور،کسی که بحدی زیبا ست که خیالی به نظر می آید

آفشید :خورشید، روشنایی آفتاب

آگاهدخت :دختر آگاه، دختر مطلع،بانوی باخبر

آگرین کردی آتشین، به رنگ آتش

آلا :پروا احتیاط

آلاگل فارسی,ترکی آلا( ترکی) + گل (فارسی) ، گل رنگی، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که در این اواخر نابود شده

آلاله :شقایق،گلی به رنگ زرد سفید یا قرمز که انواع گوناگون خودرو و زینتی دارد

آلاوه :آتشدان،شعله آتش،جایی که در آن آتش روشن می کنند

آلتنای ترکی زر، طلای ناب

آلتون ترکی آلتنای،زر، طلای ناب

آلتینگلین ترکی عروس طلایی

آلکا هردو :در گویش سمنان نام امامزاده ای

آلما ترکی سیب، کنایه از زیبایی

آلماز ترکی از اعلام زنان

آلنوش ارمنی عروس جاودانی دریا، دختر زیبا و دلربا

آلوگونه :نام همسر اردشیر اول پادشاه هخامنشی، کسی که سرخی گونه هایش به آلو می ماند،دختر زیبا و به اصطلاح

سرخ و سفید

آلیس فرانسه بانوی نجیب زاده ، دختر اصیل ، خانم با اصل و نسب

آلیش ترکی شعله، شعله گیر

آلیشان هردو ترکی شعله ور

آماتیس یونانی نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی که در جواهرسازی به کار می رود

آمال عربی آرزوها،خواسته ها،دوست داشتنی ها

آمستریس :نام مادر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی

آمنه عربی نام مادر پیامبر(ص)،مونث آمن به معنای بانوی نترس،زن دلیر،خانم استوار

آمیتیدا :نام دختر آستیاک، همسر کوروش پادشاه هخامنشی

آمیتیس :نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی

آمین هردو عبری قبول کن،بپذیر،چنین باشد

آن :سبب علت دلیل،قصد عزم عقیده

آنا ترکی مادر

آنا عبری دوست داشتنی ظریف خوش اندام،برانگیزاننده لطف و محبت

آنالی ترکی برخوردار از محبت مادر، کنایه از نور چشمی مادر

آناهیتا :ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده

است

آناهید :آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف

شده است

آندیا بابلی نام همسر بابلی اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی

آنسه عربی انس گیرنده ، مانوس ، خو گیرنده ، همنشین نیکو

آنو بابلی در دین بابلی، نام خدای آسمان

آنوش ارمنی از پایتختهای قدیم ارمنستان

آنیا اسپانیایی

آنیتا :انیبا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

آنیتا :آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف

شده است

آوا :صدایی که به آواز خوانده می شود یا از آلات موسیقی به گوش می رسد

آوات کردی آرزو،خواسته

آوادان ترکی زیبا، قشنگ

آوادخت :مرکب از آوا ( آواز) + دخت ( دختر)،دختر آوازه خوان ، بانوی خوش صدا

آوادیس :مرکب از آوا ( آواز) + دیس ( مانند)،کنایه از کسی که دلنشین است یا صدای دلنشینی دارد

آوانوش :شنونده آوا

آوشن :آویشن، گیاهی علفی و معطر از خانواده نعناع با شاخه های فراوان و گلهای سفید یا صورتی

آون :آونگ، نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

آونگ :نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

آویده :مشتاق، خواهان

آویز

آی ترکی ماه

:گلی زینتی به شکل زنگوله و قرمز رنگ، هر چیز کوچک و قیمتی که به عنوان گردنبند، گوشواره، دستبند می

آویزند

آوین کردی عشق

آهار :گلی مرکب با گل برگهای پیوسته به رنگهای سفید، قرمز، نارنجی، صورتی، یا دو رنگ که انواع گوناگون کم پر و

پرپر دارد

آهنگ :قطعه موسیقی، اراده، قصد

آهو :جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار شهرت دارد

آهید :در گویش فارس آهوی صحرایی





ارزنده :محترم، دارای احترام

ارزینه :ارزنده، گرانبها

ارسا :ارس

ارسان :نام همسر نرسی پادشاه ساسانی

ارشا :از نام های ایران باستان

ارشامه :آرشامه

ارشین :با فتح (الف) و کسر (ر)- نام یکی از شاهدختهای هخامنشی-مرکب از ارش به معنای عاقل و زیرک + ین

پسوندتفضیلی - به معنی عاقلترین هوشمند ترین

ارغون یونانی مخفف ارغنون(نام سازی است )

ارکیده :گلی با رنگهای درخشان که یک گل برگ آن از دو گل برگ دیگرش بزرگتر است

ارم :نام دختر گودرز و همسر رستم پهلوان شاهنامه

ارمغان ترکی رهاورد، سوغات، هدیه

ارمیتا :آرمیتا،الهه نعمت،راحتی و آرامش

اروس اوستایی-پهلوی سفید ، درخشان، زیبا

اروس فرانسه در اساطیر یونان، خدای عشق

اریحا عبری مکان خوشبو، نام شهری قدیمی در فلسطین، گلی که شکوفه آن چلیپا شکل است

اریدیس ترکی به ضم الف)نام همسر ارفاوس، شاعر و موسیقی دان ترکیه-در افسانه ها آمده است که اریدیس فرشته ای بود)

که معشوقه ارفاوس بود

اریکا :نام روستایی در استان مازندران

اسپنوی :از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر تژاو تورانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی

استاتیرا :همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

استر عبری ستاره، همسر یهودی خشایار پادشاه هخامنشی

اسرا :در گویش سمنان اشک

اسما عربی جمع اسم، نامها، نام دختر ابومسلم خراسانی

اشک :آبی که از چشم می ریزد

اطلس یونانی پارچه ابریشمی، دیبا

اطلسی یونانی,:اطلس(معرب) + ی (فارسی) گلی شیپوری و خوشبو به رنگهای سفید، صورتی، ارغوانی، یا سرخ

اعظم عربی بزرگوارتر، بزرگ تر

افرا :درختی که برگهای پنجه ای و میوه بالدار دارد

افروز :ریشه افرختن

افرینا :نام دختر سیامک پیشدادی

افسانه :داستانی که بر اساس تخیل ساخته شده - زیبا

افسر :کلاه پادشاهی، تاج

افسرخاتون :افسر(فارسی) + خاتون(فارسی)، تاج بانو ، سر آمد همه زنان

افسردخت :افسر( تاج) + دخت ( دختر)سرآمد همه دختران

افسون :سحرانگیزی، جاذبه

افشان :آشفته و پریشان(در مورد زلف به کار می رود)، ریشه افشاندن

افشید :روشنایی خورشید

افشین :نام سردار معروف معتصم خلیفه عباسی،تون اپ ????

افق عربی خطی که در محل تقاطع زمین و آسمان به نظر می رسد

اقاقی یونانی اقاقیا،درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد

اقاقیا یونانی درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد

اقبال هردو عربی خوشبختی، سعادت، در باور مردم آنچه باعث خوشبختی شود، بخت

اقدس عربی پاک تر، مقدس تر

اقلیما یونانی نام دختر آدم(ع)

اقلیمیا یونانی اقلیما،نام دختر آدم(ع)

اکرم عربی بزرگوار، گرامی

اکلیل عربی تاج

الاهه عربی الهه

السا :نان خواه - دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است

الکا ترکی سرزمین، ناحیه

المیرا فارسی,ترکی ال (ترکی) + میرا (فارسی)، ایل میرا فدایی ایل

النا یونانی نورانی

الناز فارسی,ترکی ال (ترکی) + ناز (فارسی)، ایل ناز موجب نازش ایل

الوا :ستاره

الهام عربی فکری که به طور ناگهانی در ذهن پیدا می شود

الهه عربی در اعتقادات قدیم، نیمه خدایی که نماینده انواع خاص بوده و به صورت زنی تجسم می شده است

الیکا :نام روستایی در مازندران

الینا :نام روستایی در نزدیکی رودیار

امالبنین عربی نام همسر علی(ع) و مادر عباس(ع)

امیتیس :آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی

امیده :امید

امیرا عربی,:امیر(عربی) + ا (فارسی) امیره

امیردخت عربی,:دختر پادشاه، شاهدخت

امیره عربی مؤنث امیر

امیندخت عربی,:امین (عربی) + دخت (فارسی) دختر امین، دختر درستکار

امینه عربی مؤنث امین

انار :میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین

انارگل :گل انار

اندیشه :آنچه حاصل اندیشیدن است، فکر

انسیه عربی مونث انسی، مربوط به انس، انسانی

انگیزه :آنچه یا آن که کسی را وادار به کار کند، محرک، باعث

انوشا :صورتی از نغوشا، پیرو مانی

انوشک :نام زنی در زمان ساسانیان

انوشکزاد :انوش زاد

انوشه :جاودان، شادمان، خوشحال، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده ای ساسانی در تیسفون و نام دختر نرسی،نام

انوشهدخت :دختر جاویدان، دختر شادمان

انوشهروان :انوشیروان،دارای روان جاوید ، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر(ص) در زمان این

پادشاه متولد شد

انیبا :انیتا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

انیتا :انیبا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

انیس عربی همدم

انیسه عربی همدم

اوران :در گویش سیستان

اورانوس فرانسه نام هفتمین سیاره منظومه شمسی

اورنینا یونانی ربة النوع فراوانی نعمت

اورینا یونانی در اساطیر یونان، الهه آسمانها و حامی عشق آسمانی

اولدوز ترکی ستاره

ایده فرانسه فکر و اندیشه، رأی

ایران اوستایی-پهلوی مکان آریائیان، نام کشور باستانی ما، از نظر لغوی هم ریشه با کلمه آریا و ایرج

ایرانا :مرکب از ایران + الف اطلاق

ایراندخت :دختر ایران، نام همسر فریدون پادشاه پیشدادی

ایرانشید :خورشید ایران

ایرانمهر :خورشید ایران

ایرانناز :موجب فخر و مباهات ایران

ایرانه :منسوب به ایران

ایرن :نام ملکه روم شرقی

ایزدچهر :دارای چهره ای چون فرشتگان

ایسیه عبری آسیه

ایلناز فارسی,ترکی ایل (ترکی)+ناز(فارسی)،مایه ناز ایل، الناز

ایما عربی اشاره

ایمنه عربی آمنه

ایواز :آراسته و پیراسته

اشتار آشوری الهه عشق و برکت






اسم دختر ایرانی با حرف ب :

باستیان : بردبار ، شکیبا
بانو : خانم، کلمه احترام درباره بانوان
بانو گشسب : نام دختر رستم زال ، زن گیو و مادر بیژن
بردبار : شکیبا، با حوصله
برسومه : برسم، شاخه‌های گیاه
برنا : جوان ، خوش اندام
برومند : خوش قامت،نام مادر بابک خرمدین
بلوت : درخت سودبخش
بنفشه : نام گلی است
به آفرید : نام دختر کی گشتاسب
به نگار : خوب چهره، نیکو صورت
به‌آفرین : نیک آفریده شده
بهار : نخستین فصل سال
بهاره : از آن بهار
بهدخت : نیک ترین دوشیزه
بهرخ : نیک چهره
بهرو : نیکو چهره
بهشت : پردیس، بهترین
بهگل : نیکوترین گل
بهناز : از نام های برگزیده
بهنوش : نیکوترین نوشیدنی
بهین : بهترین ، نیکوترین
بوته : گیاه، ساقه جوان
بوختار : از نام های برگزیده
بوستان : باغ پر گل
بی تا : یکتا، بی‌مانند
بیدار : هشیار و سرزنده
بینا : روشن، دل آگاه

برسین: دختر داریوش سوم که اسکندر با او ازدواج کرد
بهنوش: خوش مشرب - مطبوع - دلپذیر
بهشید: نامی ایرانی به معنی بهترین روشنایی
بیتا: زیبا و خوش چهره

برسین: زن ایرانی اسکندر گجستک

بینا: دانا و بیننده
دینا: نامی ایرانی





اسم دختر ایرانی با حرف پ :

پرشه جرقه - دختر ایرانی
پروشات: همسر داریوش دوم

پاداش : پاداش
پارمیدا : از نام های برگزیده
پارمیس : نام دختر بردیا پسر کورش بزرگ
پارند : نیک بختی و فرارونی. نگهبان گنج و خواسته
پاک سیما : از نام های برگزیده
پاکبانو : آناهیتا، بانوی پاک
پاکچهر : خوش صورت
پاکدل : پاکیزه دل، دلپاک، خوش قلب
پاکرخ : از نام های برگزیده
پاکروز : از نام های برگزیده
پاکروی : از نام های برگزیده
پاکفر : از نام های برگزیده
پاکناز : از نام های برگزیده
پاکیزه : بدون آلودگی، پاک
پانته‌آ : پایدار، نام زن آریاسب، سردار نامدار کوروش بزرگ
پرتو : فروغ، روشنایی
پرخیده : سخن سربسته
پردیس : باغ بهشت
پرشت : پر آرزو
پرند : پارچه ابریشمی
پرنیان : حریر ، دیبا
پروانه : از نام های برگزیده
پروین : نام ستاره‌ای
پری : زن زیبا
پری بانو : از نام های برگزیده
پری سیما : زیبا روی
پریچهر : پری رخسار، خوشگل، زیبا روی
پریدخت : از نام های برگزیده
پریدخت : از نام های برگزیده
پریرخ : پری رو، پری رخسار، خوبروی
پریروی : خوشگل، زیبا رو
پریزاد : فرزند پری، فرزند زیبا
پریسا : مانند پری
پریسان : از نام های برگزیده
پریفام : زیبا چهره
پریگون : مانند پری
پریماه : از نام های برگزیده
پریمرز : از نام های برگزیده
پریناز : از نام های برگزیده
پریوش : پری مانند
پگاه : سحر، بامداد
پوپک : پرنده‌ای است، هدهد
پودینه : پونه
پوران : از نام های برگزیده
پوروچیستا : نام کوچکترین دختر اشوزرتشت
پونه : بوته و گلی خوشبو
پیراسته : با نظم، با آرایش
پیرایه : آراسته، آرایش
پیروزه : از سنگ های قیمتی

پانته: آ شاهزاده ای که اسیر کورش بزرگ شد
پریسا:تیس همسر داریوش دوم و نام شاهزادگان
پارمیس: دختر ارشد کورش بزرگ

پارمیس: دختر بردیا - نوه کورش بزرگ
پروشات: در اوستایی به معنی بسیار شاد
پریزاد: زن داریوش دوم هخامنشی
پورچیستا: پردانش-دختر زرتشت-زن جاماسب

پریوش: پریزاد - پریسا - پریداد - پری تن

پُرشاد :خواهر داریوش سوم هخامنشی
پری: ویس دختری در ویس و رامین

پردیس: باغ و بهشت - واژه پارادیز انگلیسی از همین است

اسم دختر ایرانی با حرف ت :

تارا :ستاره
تناز: مادر لهراسب - دختر آرش کمانگیر

تینا: عاشق نوازش

توشنامئیتی: فرشته مهر و دوستی
تیتک: از نامهای زرتشتیان امروزی

تابان : نورانی، فروغمند
تابانروی : از نام های برگزیده
تابانمهر : از نام های برگزیده
تابش : نورافشان
تابناک : پرتو، نورانی
تابنده : تابیدن
تازه : جدید، پرتراوت، لطیف
تاژ : لطیف و نازک
تخشک : خوبرو و زیبا
تذرو : نام دختر داریوش سوم هخامنشی
ترانه : تر و تازه، لطیف، نرم
ترگل : گل تازه
تُرنج : نام میوه ای است
ترنگ : آواز تارهای ساز
تَرَنُم : آواز خوش
تریتی : نام دختر میانه اشوزرتشت
تشتر : نام ستاره تیر. نگهبان باران
تکاو : نام یکی از آهنگ های نامی باربد
تمیس : گیاهی بالا رونده
تناز : نام مادر لهراسب. دختر آرش
تنبور : نوعی ساز، دنبره
تَندُر : بلبل
تندیس : پیکره، تصویر
تِهرت : نام دختر میانه اشوزرتشت
تهمینه : زن رستم و مادر سهراب
توران : از نام های برگزیده
تورانبانو : از نام های برگزیده
توراندخت : از نام های برگزیده
تِیتَک : شبکیه چشم به زبان پهلوی
تیهو : پرنده‌ای خوش رنگ

اسم دختر ایرانی با حرف ج :

جالیز : کشتزار
جام : پیاله، ساغر
جان پرور : از نام های برگزیده
جانانه : دوست داشتنی
جانمهر : از نام های برگزیده
جر یره : زن سیاوخش، مادر فرود
جلبک : گیاه سبز آبزی
جلگه : زمین پهناور
جوانه : جوان، جوانی،رویش
جویبار : کنار جوی آب





اسم دختر ایرانی با حرف چ :

چام : ناز و عشوه
چشمه : آب طبیعی از کوه
چکاو : نام پرنده ای خوش آواز
چکاوک : آهنگی از موسیقی ایرانی
چَمان : خرامان
چهرزاد : از نام های برگزیده
چیترا : از نام های برگزیده
چیستا : دانش و دانایی . نام جوانترین دختر اشوزرتشت ، ایزد دانش
چیستی : دانش و آگاهی

چیستا: زنی که دارای مقام روحانی و مقدس در ایران بوده

چیستا: فرشته دانش و خرد



اسم دختر ایرانی با حرف خ :

خاور : جای خورشید یا سرزدن خورشید
خجسته : شادباش، مبارک
خجیر : زیبا روی و پسندیده
خرامان : با ناز و وقار راه رفتن
خرم چهر : از نام های برگزیده
خرمدل : خوشدل، خوشحال، شادمان
خندان : خندیدن، با لبخند
خوب چهر : از نام های برگزیده
خوبرخ : از نام های برگزیده
خوبروی : از نام های برگزیده
خوردخت : از نام های برگزیده
خورزاد : از نام های برگزیده
خورشاد : از نام های برگزیده
خورشید : هور، هور شید
خورشید چهر : از نام های برگزیده
خُوروَش : همانند خورشید
خوشبوی : از نام های برگزیده
خوشچهر : نیکو روی
خوشخو : نیک رفتار، با صفا
خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل
خوشگو : خوش سخن
خوشنوا : خوش آواز، خوش آهنگ
خوشه : چند دانه که در کنار هم آویزان باشند

اسم دختر ایرانی با حرف د :

دُخمل : از نام های برگزیده
دراج : نام پرنده‌ای است
دُرافشان : روشن، تابان ، شیرین سخن
درخشان : درخشنده، روشنایی دهنده
دُردانه : دانه در، مروارید بزرگ
درسا : از نام های برگزیده
درمان : چاره
دِرمنَه : گیاهی خوشبو
دُرنا : نام پرنده ای است
دریا : از نام های برگزیده
دَستنبو : میوه ای خوشبو
دُغدو : نام مادر اشوزرتشت
دل آرا : مایه نشاط و خرمی
دل آرام : آرامش دهنده دل
دل آشوب : از نام های برگزیده
دل افروز : روشن کننده دل
دل انگیز : نشاط آور
دلاویز : دلپسند، مرغوب، دلخواه
دلبر : یار و معشوق
دلپذیر : دلخواه, پسندیده
دلپسند : پسندیده، مرغوب
دلجو : نوازش کننده
دلخوش : خوشدل، خوشحال ،شادمان
دلدار : دلبر, معشوق, دلیر, دلاور, شجاع
دلشاد : خوشحال ، شادمان
دلکش : دلربا, دلپذیر, دلفریب
دلگرم : خشنود، امیدوار
دلنواز : دلارام, دلجو, دلپذیر
دمساز : همدم، همراز، هم صحبت
دنبره : نوعی ساز، تنبور
دنیا : گیتی ،جهان
دیبا : نوعی پارچه ابریشمی
دیبارخ : از نام های برگزیده
دینا : از نام های برگزیده
دیناز : از نام های برگزیده

دل آسا :نامی ایرانی
درسا: همچون مروارید

داماسپیا: شهبانوی اردشیر یکم

اسم دختر ایرانی با حرف ر :

رادنوش : از نام های برگزیده
رازمهر : از نام های برگزیده
رازیانه : گیاهی خوشبو
رام افزون : شادی افزون ،آرامش بخش
رام دخت : از نام های برگزیده
رامش : خوشی
رامک : آرامش دهنده
رایکا : پسندیده و دوست داشتنی
رایومند : دارنده فروغ و شکوه
رخسار : روی، چهره، صورت ، سیما
رخشا : رخشان، درخشان
رخشانه : رخشان و درخشنده
رخشنده : درخشان ، نورانی
ردیمه : نام زن کمبوجیه و دختر هوتن
رسا : بالغ، بلند
رَسابانو : از نام های برگزیده
رَسادخت : از نام های برگزیده
رُکسانا : نام دختر داریوش سوم هخامنشی
رودابه : فرزند تابان و مادر رستم دستان
روژین : سرخ فام
روشنک : دختر دارا
روناک : روشنایی
رویا : خاطره‌های شیرین
ریواس : گیاهی با شاخه‌های سپید

رُدگون مادر داریوش اول - پرنس در اشکانیان

رائیکا :پسندیده و دوست داشتنی
رادنوش: بانوی شهرین

ردیمه: همسر کمبوجبه - شاهزادگان هخامنشی
رکسانا: دختر داریوش دوم

رائیک: پسندیده و دوست داشتنی
راتا: فرشته بخشش و مهربانی در وندیداد

اسم دختر ایرانی با حرف ز :

زادمهر : برآمده از روشنایی
زرافشان : افشاننده سیم و زر
زراندام : از نام های برگزیده
زربانو : نام دختر رستم و خواهر بانو گشتاسب
زرستان : نام دختر ارجاسب
زرشام : نام دختری از خاندان جمشید
زرگیس : از نام های برگزیده
زرگیسو : از نام های برگزیده
زرمان : زرمانند و بسیار زیبا
زرنگار : از نام های برگزیده
زری : منسوب به زر، زر دار
زرین : طلایی
زرین بانو : از نام های برگزیده
زرین چهر : از نام های برگزیده
زرین چهر: : از نام های برگزیده
زُمرد : گوهر، از سنگ های قیمتی
زیبا : خوبروی، خوش چهره
زیبا دخت : از نام های برگزیده
زیباچهر : خوش رو
زیبارخ : از نام های برگزیده
زیباروی : از نام های برگزیده
زیبنده : شایسته، سزاوار
زیور : آرایش، پیرایه



اسم دختر ایرانی با حرف ژ :

ژاله : شبنم
ژیان چهر : از نام های برگزیده
ژیان دخت : از نام های برگزیده





اسم دختر ایرانی با حرف س :

ساحل : از نام های برگزیده
سارا : از نام های برگزیده
ساغر : جام و پیمانه
سالمه : سالومه
سالومه : حساب سال و ماه
ساویس : با ارزش، گرانمایه
سایه : از نام های برگزیده
سپیتا : سفیدترین و پاکترین
سپیته : سپید و درخشان
سپیده : آغاز بامداد
ستاره : اختر،کوکب
ستی : بانو، خانم، کلمه احترام
سداب : نام گیاهی است
سرور : شادمانی
سَروَر : رییس ، پیشوا
سمن : نام گلی است ، یاسمین
سمن ناز : نام دختر کورنگ
سمنبر : لطیف، سفید و خوشبو
سمنزار : بوستان یاسمن
سمیرا : از نام های برگزیده
سنبل : نام گلی است
سهی : راست، نام زن ایرج
سودابه : نام زن کیکاووس
سوزان : نام زن رامشگر تورانی
سوسن : نام گلی خوشبو
سوگل : از نام های برگزید
سوگند : از نام های برگزیده
سیما : روی ، چهره ،صورت
سیمبر : دارنده اندام سفید
سیمروی : سپیدروی
سیمگون : نقره فام
سیمین : نقره فام، سفید
سیمین چهر : سپیدروی
سیمین دخت : ازنام های برگزیده
سیمین رخ : از نام های برگزیده
سیندخت : نام دختر مهراب، پادشاه کابل

ساینا: سیمرغ

سپاکو: همسر مهرداد چوپان که کوروش بزرگ را پرورش داد
سَتوِش: ستاره باران در زبان پهلوی
سریرا :زیبا - خوش چهره
سندوس: خواهر خشایارشاه
سی سی: کام کامروا - مادر داریوش سوم - دختر اُستان برادر اردشیر دوم
سیندخت: دختر مهراب پادشاه کابل

سپاکو: زن مهرداد چوپان که کورش بزرگ را تربیت کرد

سپنتا: مقدس ایرانی

اسم دختر ایرانی با حرف ش :

شاد آفرید : از نام های برگزیده
شاداب : تر و تازه، خرم - نام سخنوری بوده است
شادبانو : از نام های برگزیده
شادپری : از نام های برگزیده
شاددل : از نام های برگزیده
شادروز : نیک روز، خوشبخت
شادروی : از نام های برگزیده
شادکام : شادمان، کامران، کامروا
شادمان : خوش، مسرور
شادمهر : از نام های برگزیده
شادی : سرور و شادمانی ، خوشی
شادی آور : از نام های برگزیده
شادی افزا : افزاینده شادی و نشاط
شاهدخت : از نام های برگزیده
شاهرو : از نام های برگزیده
شایسته : با ارزش ، سزاوار
شب بو : نام گلی است
شبنم : ژاله
شراره : جرقه، ریزش آتش
شرمین : از نام های برگزیده
شکربانو : از نام های برگزیده
شکرناز : از نام های برگزیده
شکفته : از نام های برگزیده
شکوفه : گل‌های رنگارنگ میوه
شکوه : بلندجایگاه، با عظمت
شگون : خجستگی، با شانس
شنایا : همه چیز دان
شهربانو : نام زن رستم
شهرخ : از نام های برگزیده
شهردخت : از نام های برگزیده
شهرزاد : از نام های برگزیده
شهرناز : نام خواهر جمشید
شهرنواز : خواهر شاه جمشید پیشدادی
شهرو : نام مادر برزویه پزشک
شهرود : نام زن سهراب ومادر یرزو
شهگل : از نام های برگزیده
شهلا : از نام های برگزیده
شهناز : از نام های برگزیده
شهنواز : از نام های برگزیده
شهین : از نام های برگزیده
شهین بانو : از نام های برگزیده
شورانگیز : از نام های برگزیده
شیدا : شیفته
شیدبانو : از نام های برگزیده
شیددخت : از نام های برگزیده
شیدرخ : از نام های برگزیده
شیرین : مزه شادکامی
شیرین گل : از نام های برگزیده
شیفته : عاشق، مجنون
شیوا : رسا و بلند و کشیده

شراره :از نامهای رایج امروزی
شاهیده: پارسا - پرهیزکار
شیددخت: دختر روشنایی و نور









اسم دختر ایرانی با حرف ف :


فایدیم : گل نیلوفر، نام همسر داریوش، دختر هوتن
فراتاگون : نام دختر آرتان، برادر داریوش بزرگ
فرانک : نام مادر شاه فریدون
فرخ ناز : از نام های برگزیده
فرخنده : مبارک، پرارج
فردخت : از نام های برگزیده
فرزان : از نام های برگزیده
فرزانه : گرامی، ارجمند
فرسیما : از نام های برگزیده
فرشته : از نام های برگزیده
فرگون : مانند روشنایی
فرمهر : از نام های برگزیده
فرناز : از نام های برگزیده
فرنگیس : نام دختر افراسیاب، زن سیاوش، مادر شاه کیخسرو کیانی
فرنوش : از نام های برگزیده
فرنی : بسیار ، افزون و فروزان
فروردین : نخستین ماه هر سال
فروزان : نورانی، شعله ور
فروزش : روشن
فروزنده : از نام های برگزیده
فروغ : روشنایی، تابش
فروغبانو : از نام های برگزیده
فریبا : فریبنده
فریماه : از نام های برگزیده
فرین : نام یکی از دختران اشوزرتشت
فریناز : از نام‌های برگزیده
فلامک : الماس گلی رنگ
فیروزه : نگین انگشتر

فرنو: مادر بزرگ اشو زرتشت
فرگون: نام زنان در ایران باستان





اسم دختر ایرانی با حرف ک :


کاساندان : نام زن کوروش بزرگ و مادر کمبوجیه
کامدل : از نام های برگزیده
کامروا : خوشبخت، خرسند
کاویش : پیمانه شیر
کبیتا : نوعی شیرینی
کتایون : نام زن کی گشتاسب در شاهنامه
کشور : از نام های برگزیده
کشوربانو : از نام های برگزیده
کُنیا : دختری که ازدواج نکرده است
کی بانو : از نام های برگزیده
کی دخت : از نام های برگزیده
کیارنگ : از نام های برگزیده
کیانا : طبیعت، اهل هرچیز
کیانبانو : از نام های برگزیده
کیاندخت : از نام های برگزیده
کیسر : از نام های برگزیده
کیمیا : کمیاب
کیوان بانو : از نام های برگزیده
کیوانچهر : از نام های برگزیده
کیواندخت : از نام های برگزیده
کیوانرخ : از نام های برگزیده
کیوانزاد : از نام های برگزیده

کاساندان: همسر کورش بزرگ
کیانا: برخواسته از نسل کیانیان



اسم دختر ایرانی با حرف گ :

گاتا : سرودهای جاودانه اشوزرتشت
گردآفرید : نام دختر گژدهم و یکی از بانوان پهلوان
گردیه : نام خواهر بهرام چوبینه و زن خسرو پرویز
گل آذین : طرز قرار گرفتن گل‌ها بر روی ساقه یا شاخه
گل آرا : از نام های برگزیده
گل آسا : ز نام های برگزیده
گل آفرید : از نام های برگزیده
گل آگین : از نام های برگزیده
گل آور : از نام های برگزیده
گل آویز : از نام های برگزیده
گل آیین : از نام های برگزیده
گل افروز : از نام های برگزیده
گل افسر : از نام های برگزیده
گل افشان : از نام های برگزیده
گل اندام : نازک بدن
گل برگ : برگ های رنگین گل و شکوفه
گل بیز : کلاله گل بیدمشک
گل پر : گیاهی خوشبو
گل پری : از نام های برگزیده
گل پونه : نام گلی همانند نعنا
گل پیکر : از نام های برگزیده
گل تن : از نام های برگزیده
گل چین : از نام های برگزیده
گل خند : از نام های برگزیده
گل دخت : از نام های برگزیده
گل دوست : دوستار گل، گل پسند
گل ربا : از نام های برگزیده
گل سان : از نام های برگزیده
گل سیما : از نام های برگزیده
گل شاد : از نام های برگزیده
گل فشان : از نام های برگزیده
گل گون : سرخ رنگ، برنگ گل
گل گونه : مانند گل، به رنگ گل
گل نوش : از نام های برگزیده
گل وش : از نام های برگزیده
گلاب : از نام های برگزیده
گلاله : از نام های برگزیده
گلباد : از نام های برگزیده
گلباش : از نام های برگزیده
گلبان : از نام های برگزیده
گلبانو : بانویی همانند گل
گلبن : از نام های برگزیده
گلبهار : از نامsrgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 2:1 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

اسم پسر ایرانی با حرف الف :


آبادان : خرم و باصفا
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانی
آبستا : اوستا
آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
آتش : فروغ و روشنایی
آخشیج : نماد، عنصر
آدُر : آذر، آتش
آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپور
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذرآیین : نام پسر آذرساسان
آذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم
آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند
آذربود : موبدی در زمان یزدگرد
آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش
آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان
آذرخش : صاعقه، برق
آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذر
آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواد
آذرنوش : در اوستا به دوست‌دار فرهنگ
آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین
آراستی : نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه
آرتین : نام هفتمین پادشاه ماد
آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
آرمان : آرزو، خواسته
آرمین : آرامش، آسودگی
آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش
آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
آریامنش : نام پسر داریوش
آریامهر : دارنده مهر ایران
آرتاباز: از نامهای برگزیده
آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
آزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی
آزادمهر : از نام های برگزیده
آژمان : بی زمان
آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده
آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
آونگ : آویخته، نگهدارنده
آویز : آویختن، نگهداری
آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشت
اَبدَه : بی آغاز
اَبیش : بی رنج
اپرنگ : نام پسر سام
اَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
اَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
اَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
اَترس : دلیر، بی ترس
اَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسب
ارج : ارزنده. نام یکی از نیاکان اشوزرتشت
ارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزش
ارجمند : با ارزش
ارد : نام سیزدهمین پادشاه اشکانی
اردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
اردلان : از واژه ارد ایرانی است
اردوان : در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است
ارژنگ : نام سالار مازندران
ارشا : راست و درست
ارشاسب : دارنده اسبهای نر
اَرشام : پسر عموی داریوش بزرگ
اَرشان : نام نیای داریوش بزرگ
ارشک : نام نخستین پادشاه اشکانی
اَرشَن : نام برادر کاووس
اروتَدنر : نام پسر میانی اشوزرتشت. فرمان گذار
اروَند : شریف- نجیب. نام پدر لهراسب
اُزیرن : گاه پسین
اسپاد : دارنده سپاه نیرومند
اسپنتمان : نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت
اسپهبُد : نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان
اسفندیار : نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن
اشا : راستی ، درستی ، راه خوشبختی
اشاداد : داده پاکی و پارسایی
اشتاد : راستی
اشکان : نام سومین نیای پاکر
اُشهن : گاه سپیده دم، آغاز روشنایی
اَشوداد : نام برادر هوشنگ پیشدادی
اشوفْرَوَهَر : پاکروان
اشومنش : پاک منش
افروغ : روشنایی و فروغ. از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
افشین : نام سردار ایرانی
اقاقیا : درختی با گل های سپید
اَگومان : بی گمان
البرز : کوه بلند. نام پهلوانی است
الوند : توانا و تیزپا
امید : نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد
امیدوار : نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار
اندریمان : کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است
اَنوش : بی مرگ. جاویدان
انوشیروان : پاکروان، پادشاه ساسانی
اَهنَوَد : رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات‌ها
اهورا : هستی بخش، خداوند
اوتانا : نام یکی از یاران داریوش
اَوَخشیا : بخشاینده
اَوَرداد : از سرداران کورش بزرگ
اَوَرکام : نام پسر داریوش هخامنشی
اورمزدیار : خدایار، یاور اهورا
اُورنگ : تخت پادشاهی . نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن
اُوژن : زننده و شکست دهنده دشمن
اوس : در اوستا به چم دارنده چشمه ها
اوستا : دانش، کتاب دینی
اوستانَه : نام سردار سغد در زمان هخامنشی
اوشَه : بامداد و سپیده در اوشهین گاه
اوشیدر : پروراننده قانون مقدس
ایدون : اینچنین، اینگونه
ایران پناه : از نام های برگزیده
ایرانپور : از نام های برگزیده
ایرانشاه : نام یکی از بزرگان ایران
ایرانمهر : روشنایی ایران
ایرج : یاری دهنده آریایی ها
ایزد : ستایش و ستودن
ایزدیار : یاور ستودنی
ایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت



اسم پسر ایرانی با حرف ب :


بابک : نام پسر ساسان در زمان اشکانیان
باتیس : نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم
بادرام : کشاورز
باربُد : نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز
بامداد : نام پدر مزدک
بامشاد : نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیان
بامگاه : هنگام بامداد
بایگان : نگهدارنده
بخت آفرین : نام پدر هیربد شهریار
بَختیار : از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویز
بَخشا : از نام های روزگار هخامنشیان
بَدخشان : لعل
بدره : بهره. نام یکی از سرداران خشایار شاه
بَرازمان : بلند اندیشه
بَردیا : نام پسر کوچک کورش
بُرزو : بلندبالا. نام پسر سهراب
بُرزویه : نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو
بَرسام : نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی
بَرَسم : شاخه های گیاهی
بَرِشنوم : پاک و تمیز
بَرمک : نام وزیر شیروی ساسانی
بُزرگمهر : نام مهین دستور انوشیروان دادگر
بَگاداد : نام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی
بَگاش : نام یکی از سرداران هخامنشی
بلاش : نام نوزدهمین پادشاه ساسانی
بُندار : دارنده اصل و بنیاد
بُنشاد : شاد بنیاد
بَهاوند : در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
بِهراد : نیکی بخش
بهرام : فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
بَهرامشاه : نام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی
بِهروز : روزگار نیک و خوش
بِهزاد : نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور
بِهمرد : از نام های برگزیده
بهمن : نیک منش. نام پسر اسفندیار
بهنام : نیک نام
بوبار : دارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار
بوجه : رهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشی
بوخشا : رستگار
بیژن : نام پسر گیو


اسم پسر ایرانی با حرف پ :



پارسا : پرهیزکار
پاساک : نام برادر زاده داریوش بزرگ
پاکدین : دین درست، دین پاک
پاکروان : پاک باطن، نیک نفس
پاکزاد : پاک نژاد، نجیب
پاکمهر : از نام های برگزیده
پالیز : کشتزار
پَتَه مانی : دادگستر
پدرام : نام نبیره سام. درود، شادباش
پرچم : درفش
پَرنگ : نام پسر سام
پرهام : از نام های برگزیده
پرویز : شکست ناپذیر و پیروزمند. کنیه خسرو دوم ساسانی
پَریبُرز : بلند بالا، نام پسر کیکاووس
پژدو : نام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکامه سرایان نامی زرتشتی
پژمان : از نام های برگزیده
پَشَنگ : نام برادر زاده فریدون پیشدادی
پشوتَن : پیشکش کننده تن یا فداکار
پوروشسب : دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشت
پوریا : نام یکی از پهلوانان ایران
پولاد : نام پسر آزادمرد پسر رستم
پویا : جوینده
پویان : پوییدن
پیروز : پادشاه ساسانی
پیروزگر : پیروز، کامیاب
پیشداد : نخستین قانون گذار، بنیانگذار عدل و دادگری
پیلتَن : پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال
پیمان : مهر، عهد


اسم پسر ایرانی با حرف ت :


تاژ : برادر هوشنگ پیشدادی
تخشا : کوشنده
تَسو : واحد زمان
تکاپو : جستجو
تَنسِر : نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان
تَهماسب : از بزرگان ملک داراپادشاه ایران
تَهمتَن : بزرگ پیکر
تهمورس : دلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی
توانا : نیرومند، زورمند
تور : نام پسر شاه فریدون
تورج : دلیر و پهلوان
توس : نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران
تیرداد : بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان
تیس : نام درختی است
تیگران : نام یکی از سرداران خشایار شاه

اسم پسر ایرانی با حرف ج :
جان‌پرور : نشاط انگیز
جانان : دلیرو زیبا
جاوید : نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان
جم : مخفف جمشید
جمشید : از پادشاهان پیشدادی
جهانگیر : نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران


اسم پسر ایرانی با حرف چ :


چالش : با ناز و غرور
چالیک : از بازی‌های کودکان
چلیپا : گردونه مهر
چوگان : ابزار بازی قدیمی
چینوَد : چگونه زیستن


اسم پسر ایرانی با حرف خ :


خدابخش : از نام های برگزیده
خداداد : از نام های برگزیده
خدایار : از نام های برگزیده
خدیو : بلند جایگاه، سرور
خردمند : نام یکی از پیروان دستور آذرکیوان
خرم : شادمان، خوش
خسرو : نیک آواز. نام پادشاه ساسانی
خشاشه : از سرداران ایرانی در دورة پادشاهی شاه گشتاسب
خشاشه : از سرداران ایرانی در دوره پادشاهی شاه گشتاسب
خشایار : شاه دلیر و مردمنش
خشنود : شاد، شادمان، خوشحال
خورسند : راضی
خوش‌منش : نیک نهاد
خوشنام : درستکار، نیکنام
خُونیرِث : نام یکی از هفت کشور زمین



اسم پسر ایرانی با حرف د :



داتَه : دادگری، قانون
دادار : دادگر، عادل
دادبان : نگهبان قانون
دادبه : قانون خوب
دادبه : قانون خوب.پسر دادگشنسب که نامه تنسر را به تازی برگردانده
دادپویه : از شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیوان
دادجو : جوینده عدل و داد
دادخواه : خواستار عدل و داد
دادرس : دادرسنده
دادفر : از نام های برگزیده
دادمهر : از نام های برگزیده
دادنام : از نام های برگزیده
دادوَر : دادگر، عادل
دارا : دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی
داراب : نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
داریوش : نام سومین شاهنشاه هخامنشی
داژو : سوخته، داغ
دانا : هوشیار، آگاه
داور : نام موبدی است
دَریز : نام داماد داریوش بزرگ
دَسَم : فرمانده ده تن سرباز
دلاور : دلیر، قهرمان
دماوند : نام سرداری درزمان ساسانیان
دهناد : از نام های برگزیده
دینشاه : یاور و سرور دین
دینیار : یاری دهنده دین
دیهیم : کلاه پادشاهی



اسم پسر ایرانی با حرف د :

داتَه : دادگری، قانون
دادار : دادگر، عادل
دادبان : نگهبان قانون
دادبه : قانون خوب
دادبه : قانون خوب.پسر دادگشنسب که نامه تنسر را به تازی برگردانده
دادپویه : از شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیوان
دادجو : جوینده عدل و داد
دادخواه : خواستار عدل و داد
دادرس : دادرسنده
دادفر : از نام های برگزیده
دادمهر : از نام های برگزیده
دادنام : از نام های برگزیده
دادوَر : دادگر، عادل
دارا : دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی
داراب : نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
داریوش : نام سومین شاهنشاه هخامنشی
داژو : سوخته، داغ
دانا : هوشیار، آگاه
داور : نام موبدی است
دَریز : نام داماد داریوش بزرگ
دَسَم : فرمانده ده تن سرباز
دلاور : دلیر، قهرمان
دماوند : نام سرداری درزمان ساسانیان
دهناد : از نام های برگزیده
دینشاه : یاور و سرور دین
دینیار : یاری دهنده دین
دیهیم : کلاه پادشاهی



اسم پسر ایرانی با حرف ز :


زادان : نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرون
زال : نام پدر رستم
زامیاد : نگهبان زمین
زروان : نام خوانسالار انوشیروان ساسانی
زَریر : دارنده جوشن زرین
زَم : نام یکی از پسران غباد ساسانی
زنگه : از پهلوانان ایرانی در دوره کاووس شاه کیانی
زَهیر : نام یکی از سرداران شاه کیخسرو کیانی
زَواره : پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم
زوپیر : یکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل
زیار : نام پدر مردآویچ
زیگ : راه ستاره شناسی

اسم پسر ایرانی با حرف ژ :
ژاماسب : نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشت

ژوپین : نام پسر کیکاووس
ژیان : از نام های برگزیده


اسم پسر ایرانی با حرف س :


ساسان : نام پدر بزرگ اردشیر بابکان
سالار : پدر زال، پسر نریمان
سام : بهدینی از خاندان گرشاسب
سامان : نام بزرگ زاده بلخ
سَپْرَنگ : نام پسر سام
سِپنتا : مقدس، ورجاوند
سپند : ورجاوند و مقدس. اسفند
سِپِهر : آسمان
سپهرداد : داده یا آفریده آسمان
سپیدار : درخت بلند و راست
ستایش : خوب گفتن
ستُرگ : قوی هیکل، نیرومند
سرافراز : سربلند، با افتخار
سُرایش : سرودن
سُرخاب : نام پنجمین پادشاه باوندی
سُروش : گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار
سزاوار : شایسته
سَلم : نام یکی از سه پسران شاه فریدون پیشدادی
سهراب : تابش سرخ. نام پسر زال
سورن : دلیر و پهلوان ، توانا
سوشیانت : برگزیده دینی
سیامک : نام پسر کیومرس در شاهنامه
سیاوخش : سیاوش، پسر کیکاووس
سیاوش : نام پسر کیکاووس
سیروس : نام کورش به پیکره دیگر
سینا : یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت


اسم پسر ایرانی با حرف ف :

فاتک : نام پدر مانی نقاش دوران ساسانی
فراز : بالا، بلندی
فرازمان : از نام های برگزیده
فرازمند : از نام های برگزیده
فرامرز : نام پسر رستم زال
فربُد : نگهبان و نگهدار فر
فربود : راست و درست
فرخ : بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانی
فرداد : از نام های برگزیده
فردین : پیشرو در دین
فرزاد : از نام های برگزیده
فرزام : از نام های برگزیده
فرزین : از نام های برگزیده
فرشاد : شادبخت و شادمان
فرشوشتر : یکی از وزیران کی گشتاسب
فرشید : نورانی تر
فرمنش : از نام های برگزیده
فرنام : نام یکی از سرداران شاپور
فرنوش : از نام های برگزیده
فرهاد : پیشرو قانون .نام پهلوانی در شاهنامه . نام چند پادشاه اشکانی
فَرََهمند : از نام های برگزیده
فَرهود : از نام های برگزیده
فرهومند : باشکوه و بزرگ
فُرود : نام پسر سیاوش
فْرَََوَرِتیش : نام دومین پادشاه ماد
فَرَوَشی : فَرَوَهَر، نیروی اهورایی
فَرَوَهَر : نیروی اهورایی درون انسان
فریان : خاندانی از دوستان اشو زرتشت
فریبرز : نام پسر کیکاووس
فریدون : از پادشاهان پیشدادی، نجات دهنده قوم آریا
فوکا : نوعی درخت بید
فوگان : نوشیدنی از دانه جو
فولاد : از نام های برگزیده
فیروز : نام هجدهمین پادشاه ساسانی


اسم پسر ایرانی با حرف گ :

گالوس : نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیس
گرامی : ارجمند، مقدم
گرانمایه : پرارزش، پر ارج
گرایش : گرویدن، پیروی
گَرشاسب : در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامه
گرگین : نام پهلوان نامی ایران
گژدهم : از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفرید
گژگین : از نام های برگزیده
گشتاسب : نام پنجمین پادشاه کیانی
گشواد : نام پهلوانی در شاهنامه
گوارا : خوش‌آیند، با مزه
گودرز : نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس
گیل : گرد و پهلوان
گیو : پهلوان ایرانی

اسم پسر ایرانی با حرف ل :
لهراسب : دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسب


اسم پسر ایرانی با حرف م :


مازار : یکی از سرداران مادی کورش
مازنه : مازندران در اوستا
مازیار : نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان
ماکان : نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی
ماندگار : پایدار، ماندنی
مانوش : نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسب
مانی : نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور
ماهان : نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد
ماهر : زبر دست
ماهوار : از گوشه‌های موسیقی
ماونداد : نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
مزدا : دانای بزرگ، پروردگار
مزدک : نام پسر بامداد در دوران ساسانی
مشیا : نام نخستین مرد در اوستا
منوچهر : پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادی
منوشفر : نام پدر منوچهر شاه پیشدادی
مه زاد : از نام های برگزیده
مِهراب : نام پادشاه کابل و پدر رودابه
مهران : یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
مهربان : نگهبان روشنایی و مهر
مهربُرزین : دارنده برترین مهر. نام پسر فرهاد در دوره بهرام پنجم
مهرپرور : از نام های برگزیده
مهرپوی : از نام های برگزیده
مهرپیکر : از نام های برگزیده
مهرجو : از نام های برگزیده
مهرداد : نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
مهرزاد : زاده مهر
مهرگان : جشن ملی ایران
مهرمَس : مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان
مهرنوش : نام یکی از چهار پسران اسفندیار
مهریار : از نام های برگزیده
مِهرین : از نام های برگزیده
مهیار : از نام های برگزیده
مویز : دانه خشک انگور


اسم پسر ایرانی با حرف ن :


نارون : نام درختی تنومند
ناشا : دادگر
نامجو : جوینده نام
نامدار : دارنده نام
نامور : از نام های برگزیده
ناوَرز : سرباز دریایی. از نام های دوران هخامنشی
نریمان : دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه
نَستور : نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسب
نکیسا : نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز
نمایان : آشکار، هویدا
نوبخت : از نام های برگزیده دوران ساسانی
نوبهار : نام نویسنده دساتیر
نوتریکا : نام سومین برادر اشوزرتشت
نوذر : یکی از سه پسران منوچهر
نوش : شهد، عسل ، انگبین
نوش آذر : نام پسر آذرافروز
نوشی : نوشیروان
نوشیروان : انوشیروان. از نام های برگزیده
نوید : مژده شادمانی
نیسان : نی‌زار، محل روییدن نی
نیک پی : خجسته ، خوش قدم
نیکدل : از نام های برگزیده
نیکروز : سعادتمند، خوشبخت
نیکزاد : از نام های برگزیده
نیکنام : نیکونام، خوشنام
نیکو : خوب، زیبا، نیکو کار
نیما : نام یکی از شاعران ایرانی
نیو : پهلوان و دلیر
نیوتیش : نام کوچکترین برادر اشوزرتشت


اسم پسر ایرانی با حرف و :

واته : ایزد آب در اوستا
وخش : روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپند
وخش داد : آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی
وخشور : پیام آور
ورجاوند : مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام
ورزم : شعله آتش، گرمی آتش
ورساز : جوان آراسته و زیبا
وَرَهرام : نماد پیروزی
وَسپار : بخشنده
وَسنه : نام کوهی در اوستا
وفادار : از نام های برگزیده
وَلخش : بلاش، پادشاه اشکانی
وهامان : نام پدر سلمان فارسی
وَهمنش : خوش منش، نیک منش
وُهومن : ریشه اصلی بهمن امروزی
ویسپرد : از بخش‌های اوستا
ویشتاسب : نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت


اسم پسر ایرانی با حرف ه :


هارپارک : نام وزیر استیاک آخرین پادشاه ماد
هامان : یکی از درباریان خشایار شاه
هامرز : نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی
هامون : از نام های ایرانی
هامین : تابستان در اوستا
هاون : گاه بامدادی
هاونی : ایزد نگهبان بامداد
هَخامنش : دوست منش. نام سردودمان هخامنشیان
هَردار : نام هشتمین نیای اشوزرتشت
هُرمز : نام سومین پادشاه ساسانی
هرمزدیار : یار خدا
هُزوارش : شرح و تفسیر
هُژبر : دلیر و نامجو
هَژیر : خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز
همتا : مانند، شریک
همگون : همرنگ، همانند
هنگام : زمان، گاه
هوبَر : دربردارنده نیکی
هوتَخش : سازنده خو. پیشه ور
هوتن : فرماندار ساحلی در روزگار داریوش
هوداد : نیک آفرید
هودین : نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان
هور : خورشید
هورا : می صاف و مقدس
هوشنگ : پسر سیامک پسر کیومرس، دومین پادشاه پیشدادی
هوشیدر : از نام های برگزیده
هوکَرپ : واژه ای پهلوی خوش اندام
هوم : گیاه مقدس
هومان : از نام های برگزیده
هومَت : اندیشه نیک
هومن : خوب‌منش
هیمه : نام داماد داریوش و از سرداران بزرگ پارسی


اسم پسر ایرانی با حرف ی :


یادگار : اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد
یزدان داد : موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیسته
یزدان مهر : از نام های برگزیده
یزدان یار : از نام های برگزیده
یزدانشاه : نام پسر انوشیروان دادگر
یزدگرد : نام پادشاه ساسانی
یَسنا : از بخش‌های اوستا
 

srgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 1:38 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

به نام خدا

نام داستان: قصه ی مهتاب و گلبرگ

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود

در زمان های قدیم در شهری دور، زن و شوهری زندگی می کردند که یک دختر به نام مهتاب داشتند. مهتاب دختر کنجکاوی بود و همیشه سعی می کرد چیزهای تازه یاد بگیرد.مادرش به او آشپزی و خیاطی و پشم ریسی و پارچه بافی و قالی بافی یاد می داد و برایش قصه های قدیمی تعریف می کرد.

پدرش عطار بود؛مهتاب از او اسم و خاصیت گیاهان دارویی را یاد می گرفت و در درست کردن معجون ها و خشک کردن گیاهان،کمکش می کرد.

در آن روزگار دخترها را به مدرسه نمی فرستادند ولی پدر مهتاب خواندن و نوشتن را به او آموخته و باسوادش کرده بود.آنها خانواده ی شاد و خوشبختی بودند اما وقتی مهتاب 12 ساله بود، مادرش به بیماری سختی مبتلا شد و هیچ دارو و درمانی نتوانست او را از مرگ نجات دهد.مادر مهتاب در یک روز غم انگیز پاییزی از دنیا رفت و خانه ی آنها پر از ماتم و اندوه شد.

یک سال تمام از مرگ مادر گذشت؛ در این مدت مهتاب خانم خانه شده بود.او تمام کارهای خانه را انجام می داد و نمی گذاشت پدرش غصه بخورد و از چیزی نگران شود.

روزی عمه ی مهتاب به دیدنش آمد و به او گفت:« پدرت خیلی تنهاست،او باید زن بگیرد.در همسایگی ما زن بیوه ای هست که یک دختر هم سن و سال تو دارد.می خواهم آن زن را برای پدرت بگیرم تا تو یک خواهر داشته باشی و پدرت هم تنها نباشد.»

مهتاب دلش نمی خواست که پدرش زن بگیرد اما وقتی عمه گفت که تو دیگر بزرگ شده ای و چندسال دیگر شوهر می کنی و پدرت تنها می ماند، راضی شد و پدرش را هم راضی کرد که زن بگیرد.

سرانجام پدرش با آن زن ازدواج کرد و زن همراه دخترش به خانه ی آنها آمد.اسم دختر زن بابا، گلبرگ بود.مهتاب می خواست که گلبرگ خواهرش باشد؛ برای همین تا می توانست به او محبت کرد.یک تختخواب در اتاق خودش برای او گذاشت تا همیشه پیش هم باشند و یک دست لباس قشنگ هم به او هدیه داد.اما گلبرگ دختر بداخلاق و خودخواهی بود و رفتار خوبی با مهتاب نداشت.وقتی مهتاب به اتاقش می آمد که بخوابد، گلبرگ شروع می کرد به قرقر کردن و جواب مهتاب را که می خواست با او حرف بزند، نمی داد و پشتش را به او می کرد. توی کارهای خانه هم کمک نمی کرد و هیچ کاری بلد نبود. تمام روز می خورد و می خوابید و قر می زد. مادرش هم او را لوس می کرد و نازش را می کشید ولی با مهتاب دعوا می کرد و از او می خواست تا تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام بدهد.وقتی کارهای خانه تمام می شد و مهتاب می خواست استراحت کند، وادارش می کرد که نخ بریسد یا پارچه و قالی ببافد و برای او و دخترش لباس بدوزد.

مهتاب که خیال کرده بود گلبرگ می تواند خواهر خوبی برای او باشد، خیلی غصه می خورد.او حالا از همیشه تنهاتر بود.دیگر نمی توانست با پدرش حرف بزند چون زن بابا همیشه در کنارپدرش بود و لحظه ای او را تنها نمی گذاشت و به مهتاب اجازه نمی داد با پدرش صحبت کند.

پدر مهتاب که بیشتر وقتش را در دکان عطاری می گذراند و فقط شب ها برای خوردن شام و استراحت به خانه می آمد، خیال می کرد زن مهربانی نصیبش شده، راضی بود و کاری به کار مهتاب نداشت.

روزها گذشت و مهتاب و گلبرگ 14 ساله شدند. مهتاب بسیار زیبا بود و گلبرگ و زن بابا به او حسادت می کردند. گلبرگ که دختر تنبل و بداخلاقی بود، از بس می خورد و می خوابید ، چاق و بدقواره شده بود و روی پیشانیش هم چین افتاده بود. هر کس گلبرگ را می دید با خودش می گفت :«چه دختر زشت و بداخلاقی!» اما وقتی مهتاب را می دیدند،می گفتند:«به به! چه دختری!هم خوشگل و خوشرو و مهربان است و هم هنرمند و کدبانو!»

کم کم خواستگارانی برای مهتاب پیدا شد ولی زن بابا به همه جواب رد می داد و می گفت:« مهتاب قصد ازدواج ندارد.»

روزی پدر مهتاب مجبور شد به سفر برود.او مهتاب را به همسرش سپرد و سفارش کرد که مواظبش باشد و خودش راهی سفر شد. زن بابا و دخترش حالا بیشتر به مهتاب امر و نهی می کردند.لباس کهنه ها را به او می پوشاندند و او را برای خریدن زغال و سبزی و میوه و بقیه چیزها به بازار می فرستادند. به او اجازه نمی دادند به حمام برود و تمیز باشد چون می خواستند زشت به نظر بیاید. ولی مهتاب که دختر صبوری بود چیزی نمی گفت و فقط کار می کرد و زحمت می کشید و از خدا می خواست که به درد و رنجش پایان بدهد. یک روز جارچی ها جارزدند که پسرشاه می خواهد از بین دختران شهر، همسری انتخاب کند، برای همین از تمام دختران جوان شهر دعوت می شود که هفته ی آینده به شهر بیایند و در مهمانی پادشاه شرکت کنند تا پسرشاه از بین آنها همسش را انتخاب کند.»

زن بابا به فکر تهیه ی یک لباس قشنگ برای گلبرگ افتاد.او مهتاب را وادار کرد تا با نخ های طلایی و نقره ای پارچه ببافد و با آن یک لباس قشنگ برای گلبرگ بدوزد.مهتاب سه شبانه روز کار کرد تا لباس آماده شد. روز مهمانی زن بابا گلبرگ را آرایش کرد و لباس را تنش کرد و به او عطر و گلاب زد و با هم به مهمانی رفتند ولی به مهتاب اجازه نداد در مهمانی شرکت کند.

مهتاب درباره ی زن باباهایی که بین دختر خودشان و دخترشوهرشان فرق می گذارند، قصه هایی از مادرش شنیده بود. او قصه ی دختری را بلد بود که مثل خودش مادر نداشت و نامادری و دخترش او را آزار می دادند و نمی گذاشتند آب خوش از گلویش پایین برود تا این که وقتی شاهزاده ی جوان شهر از تمام دختران شهر دعوت کرده بود تا در مهمانی او شرکت کنند، نامادری او را در آشپزخانه زندانی کرد و با دخترش به مهمانی رفت. اما بعد از رفتن آنها فرشته ای آمد و با چوب جادوییش لباس های کثیف و پاره ی دختر را به لباس هایی فاخر و کفش هایش را به کفشهایی بلورین و کدوحلوایی را به کالسکه و موشهای انبار را به اسب و گربه را به کالسکه ران تبدیل کرد و دختر را با ظاهری زیبا و شاهانه به مهمانی فرستاد و از او خواست قبل از نیمه شب حتماً به خانه برگردد وگرنه دوباره به شکل همان دختر ژنده پوش درمی آید.

دختر به مهمانی رفت و شاهزاده عاشقش شد و او را برای ازدواج انتخاب کرد.وقتی نیمه شب دختر با عجله قصد بیرون آمدن از مجلس مهمانی را داشت،لنگه کفشش از پایش درآمد و شاهزاده بعد از مدتی توانست صاحب لنگه کفش را که همان دختر یتیم و بیچاره بود پیداکند. دختر یتیم ملکه ی کشورش شد و نامادری و دخترش هم مجازات شدند.

مهتاب مدتی به این قصه فکر کرد اما منتظر فرشته نشد.برخاست و آبی گرم کرد و سر و صورتش را شست و لباس قشنگی را که از مادرش به او رسیده بود به تن کرد.این لباس بلند و چین دار درست اندازه ی مهتاب بود و در آن بسیار زیبا به نظر می رسید.مهتاب از گل های خوشبویی که برای دکان پدرش خشک می کرد، عطری درست کرده و آن را پنهان کرده بود تا زن بابا و دخترش آن را از او نگیرند. مهتاب کمی عطر به لباسش پاشید و کفش های نقره ای رنگی را که یادگار مادرش بودند، به پا کرد و یک شال سفید حریر روی موهای سیاه بلندش انداخت.شیشه ای از آن عطر خوشبو را هم در جعبه ای گذاشت و یک نامه نوشت و کنار عطر جاداد. او نوشت:«این عطر را تقدیم می کنم به شاهزاده ی شجاع و مهربان کشورم.من مهتاب دختر عطار شهر هستم و این عطر را از خوشبوترین گل ها ساخته ام.امیدوارم از آن خوشتان بیاید.»

سپس از یک راه مخفی که از زیرزمین خانه به کوچه راه داشت و فقط او و پدرش از آن خبرداشتند، خارج شد و به قصر شاه رفت.همه ی دختران شهر با زیباترین لباس هایشان در آن مهمانی شرکت داشتند. وقتی مهتاب وارد تالار قصر شد، بوی خوش عطرش در تالار پیچید و همه ی نگاه ها به سوی او برگشت. شاهزاده و مادرش که از تمام مهمان ها استقبال می کردند،به او خوشامد گفتند. آنها از مهتاب خیلی خوششان آمد. شاهزاده تمام مدت حواسش به او بود و به دخترهای دیگر توجهی نمی کرد.

سر میز شام، شاهزاده و مادرش مهتاب را در کنار خود نشاندند. زن بابا و گلبرگ به هم می گفتند:«این دختر چقدر شبیه مهتاب است!ولی مهتاب الان در خانه زندانی است و محال است که اینجا باشد.تازه او کثیف و ژنده پوش است و چنین عطر و لباسی هم ندارد.»

بعد از صرف شام، مهتاب جعبه ای را که عطر در آن بود به شاهزاده داد و گفت که باید برود.او با سرعت از قصر خارج شد و به خانه رفت و لباس هایش را در زیرزمین پنهان کرد و همان لباس کهنه را پوشید کمی چوب در تنور سوزاند تا لباسش بوی دود بگیرد و بوی عطر در خانه احساس نشود، بعد هم به رختخواب رفت و خوابید.زن بابا و گلبرگ خیلی دیر برگشتند. آن ها به هم می گفتند:« نفهمیدیم دختری که با شاهزاده حرف می زد، یک دفعه کجا غیبش زد.» گلبرگ با ناراحتی گفت:« من دیدم که جعبه ای به شاهزاده داد و با عجله از تالار قصر بیرون رفت.»

مهتاب که خودش را به خواب زده بود،حرف هایشان را می شنید و در دل به آنها می خندید. زن بابا و گلبرگ خوابیدند و فردای آن روز وقتی مهتاب داشت کارهای خانه را انجام می داد، هنوز خواب بودند که درزدند. مهتاب در را بازکرد. قاصدی از قصر شاه آمده بود و سراغ مهتاب را می گرفت. مهتاب خودش را به او معرفی کرد. قاصد گفت:« برای این که ثابت شود تو همان دختر هستی،باید لباس هایی را که در مهمانی پوشیده بودی، به تن کنی و از همان عطر بزنی و با من قصر بیایی.»

مهتاب از او خواست تا کمی صبرکند. به زیرزمین رفت و لباس و کفش هایش را پوشید و عطر زد و سوار کالسکه ی سلطنتی شد و همراه قاصد به قصر رفت.زن بابا و گلبرگ آن قدر خسته بودند که بیدار نشدند ونفهمیدند چه اتفاقی افتاده است.

توی قصر شاه و ملکه و شاهزاده با مهتاب حرف زدند تا او را بیشتر بشناسند.وقتی فهمیدند که باسواد است و قصه های شیرینی می داند و در خیاطی و آشپزی و نخریسی و پارچه بافی و درست کردن عطرها استاد است و گیاهان دارویی را می شناسد،از او بیشتر خوششان آمد. ملکه او را برای شاهزاده خواستگاری کرد.مهتاب گفت:« پدرم چندروز دیگر از سفربرمی گردد. من می خواهم که شما مرا از پدرم خواستگاری کنید.» ملکه از او خواست تا درقصر بماند و مهمان آنها باشد.مهتاب که می ترسید اگر به خانه برگردد، زن بابا و گلبرگ آزارش بدهند، قبول کرد و سه روز در قصر مهمان ملکه بود. او می دانست که پدرش سه روز دیگر برمی گردد و اگر او را درخانه نبیند، نگران می شود.اتفاقاً وقتی پدرش به خانه آمد و از زنش پرسید مهتاب کجاست، زن بابا که خبرنداشت مهتاب به قصر رفته، گفت که مهتاب از خانه فرار کرده است.پدرمهتاب ناراحت و عصبانی بود و با زنش دعوا می کرد و می گفت:« حتماً تقصیر تو بوده که مواظبش نبودی و آزارش داده ای وگرنه مهتاب دختری نبود که به فکر فرار از خانه بیفتد.» زن بابا هم جواب می دادکه:«نه مهتاب دختر سربه هوایی بوده که فرار کرده است.» در همان وقت از قصر شاه به دنبال پدر آمدند و او را با عزت و احترام به قصر بردند.وقتی پدرمهتاب فهمید چه اتفاقی افتاده، خیلی خوشحال شد و خدا را شکر کرد که دختر خوب و دانایی به او داده است.شاهزاده مهتاب را از پدرش خواستگاری کرد.مرد عطار با خوشحالی قبول کرد.جشن باشکوهی گرفتند و مهتاب همسر شاهزاده شد و بعد از مرگ شاه وقتی شوهرش به پادشاهی رسید، اوهم ملکه شد.مهتاب هرگز زن بابا و گلبرگ را به خاطر رفتارهای بدشان سرزنش نکرد.آنها از این که با مهتاب بد رفتار کرده بودند، شرمنده شدند و از او عذرخواهی کردند. مهتاب و شاه جوان سالهای سال در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی و با مهربانی و عدالت حکومت کردند.

پایین اومدیم دوغ بود بالا رفتیم ماست بود قصه ی ما راست بود.

***********************************************************

امیدوارم از این قصه خوشتان آمده باشد .لطفاً به چند پرسش ما پاسخ دهید تا بدانیم برداشت شما از این قصه چه بوده است:

1- چرا گلبرگ نتوانست دوست و خواهر خوبی برای مهتاب باشد؟

2- اگر شما به جای مهتاب بودید، بعد از عروسی با شاهزاده، با زن بابا و گلبرگ چه می کردید؟

3- آیا مهتاب کار درستی کرد که بدون اجازه ی زن بابا به مهمانی رفت؟(توضیح دهید)

4-آیا انتخاب شاهزاده، انتخاب درستی بود؟

5- چرا مرد عطار نفهمیده بود که رفتار زنش با مهتاب، رفتار خوبی نیست؟
 

srgfdsgr


سه شنبه 28 تير 1390برچسب:, :: 1:50 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

شغل دوم مشهورترین ستاره‌های فوتبال دنیا


جهان: دوران فعالیت یک فوتبالیست حرفه ای بسیار کوتاه و البته همراه با دشواری های خاص خود است، یک چرخه تکراری از تمرین، مسابقه، پرواز به نقاط مختلف و حضور در تورنمنتهای گوناگون که وقت بسیار کمی به آنها برای فکر کردن به انجام کاری غیر از فوتبال می دهد، حداقل تا زمانی که کفشها را بیاویزند.

اما برخی فوتبالیستهای سرشناس هستند که به نظر می رسد زمان کافی برای پرداختن به مشاغل دیگری غیر از حرفه اصلی خود را نیز یافته اند، مشاغلی که بعضی از آنها اصولا ارتباطی به فوتبال ندارند.

«فابین بول» هافبک همه کاره تیم سنت پائولی آلمان، در کنار فوتبال، پیشه آبا و اجدادی خود یعنی همکاری با اداره پلیس را نیز از دست نداده است. او یکی از اعضای ایستگاه شماره ۱۷ پلیس هامبورگ است و این همان شماره ای است که او در باشگاهش می پوشد. پدر و پدربزرگ بول، افسران پلیس بوده اند و همسرش نیز یکی از درجه داران زن ارتش است. او به طور نیمه وقت در اداره پلیس فعالیت می کند و فقط آخر هفته ها به طور کامل در اختیار باشگاهش است که این فصل به دسته دوم بوندسلیگا سقوط کرد.


پاک کننده دودکش!

اما حکایت «رور استِرَند» بازیکن محبوب تیم روزنبرگ نروژ هم جالب است. هافبک بااستعدادی که پیش از فوتبال پاک کننده دودکش های بخاری بود. اما او حرفه دوده‌پاک‌کنی را نه تنها با شروع فوتبالش از دست نداد بلکه آن را کامل تر هم کرد چراکه «نیلس آرنه اِگِن» سرمربی «روزنبرگ» برای تقویت قوای جسمانی بازیکنان تیمش، آنها را به کار دوده پاک کنی واداشته بود و البته این کارش به خوبی جواب داد چرا که بازیکن معمولی‌ای مثل استرند آنقدر پیشرفت کرد که ۱۶ مدال قهرمانی با روزنبرگ به دست آورد.

شم تجاری

تعداد بازیکنانی که شم تجاری بالایی از خود نشان داده اند هم کم نیست. «خاویر مارگاس» مدافع سابق شیلی که با این تیم در جام جهانی ۱۹۹۸ هم حاضر بود در اوایل فوتبالش تمرینهای صبح و دوندگی های بعد از ظهرش را در یک کارخانه بتون سازی انجام می داد. اما انگار این کار برایش کافی نبود چرا که او به همراه پدرش یک «مُتِل» زد و از زمان بازنشستگی از فوتبال این فعالیتهای تجاری برای او سود سرشاری به همراه داشته است.

اما گاهی اوقات هم موفقیت در دنیای فوتبال و باقی ماندن در این عرصه مشکلاتی را برای دیگر مشاغل فوتبالیستها به وجود می آورد. کافو مدافع سابق برزیل بعد از رفتن به اروپا متوجه شد که نمی تواند کمپانی کامیونهای جرثقیل دار خود را در سائوپائولو اداره کند و هیچ چاره ای جز بستن این کمپانی نیافت.

فست فود جرارد

اما استیون جرارد کاپیتان لیورپول دچار این مشکل نشد، یکی از چندین ستاره ای که سرمایه خود را صرف راه اندازی رستوران کرده اند. او که همواره علاقه‌مند به راه اندازی یک کافه سنتی انگلیسی داشته با کمی تغییر در تصمیم خود، یک رستوران فست فود در حوالی آنفیلد راه انداخته است. «محمد زیدان» بازیکن تیم ملی مصر و یکی از اعضای تیم بورسیا دورتموند قهرمان بوندس لیگا نیز کافی‌شاپی در حوالی «کایرو» راه انداخته که در آن مشتریان می توانند در کنار نوشیدن کافی به بازی پلی‌استیشن نیز بپردازند.

ماهی فروشی گتوزو

وقتی صحبت از فعالیتهای عجیب و غریب می شود بدون شک، بیزینس «جنارو گتوو» در صدر قرار می گیرد. او که از خانواده ای سطح پایین و ماهیگیر رشد کرده، سال گذشته با افتتاح ماهی فروشی مجلل به نام «گتوزو و بیانکی» در شهر میلان به رویاهای دوران کودکی اش جامه عمل پوشاند.

تاکستان اینیستا

آندرس اینیستا هافبک تیم ملی اسپانیا هم به ریشه های خانوادگی خود رجوع کرده. در چند سال اخیر او به پرورش انگور (مو) و راه اندازی تاکستان در حوالی محل تولد خود اقدام کرده است و در این راه کارخانه ای هم زده که به نام دختر تازه به دنیا آمده اش «والریا» نامگذاری شده است.


«کلودیو پیزارو» بازیکن پرویی و «رابرت پیرس» فرانسوی، در پرورش اسب علائق مشترکی دارند و هر دو در این زمینه فعالیت می کنند. اما «سرخیو آگوئرو» آرژانتینی سرمایه اش را در بخش اتومبیلرانی صرف کرده و تیمی به نام « Aguero Competicion » راه انداخته است که در آن به رانندگان جوانی که توان مالی کافی برای پرداختن به این ورزش را ندارند، فرصت رقابت در مسابقات اتومبیلرانی داده می شود.

رمان نویسی والکات

تئو والکات مهاجم تیم آرسنال اما وارد فاز فرهنگی و ادبی شده و سرمایه اش را صرف چاپ چهار رمان در مورد «ماجراهای TJ » کرده است، کاراکتری که برگرفته از شخصیت خود این بازیکن (او زمانی با این لقب خطاب می شد) و دوستان دوران کودکی اش در مدرسه فوتبال « Parkview» است. ریو فردیناند کاپیتان تیم ملی انگلیس و منچستریونایتد هم دستی در امر کارهای رسانه ای دارد و اخیرا مجله دیجیتالی «#۵ Magazine » را که برگرفته از شماره پیراهن او در زمین فوتبال است، راه اندازی کرده و همچنین یک استودیوی موسیقی نیز با همکاری دوستانش راه انداخته است.

فعالان موسیقی و دنیای مد، سرمایه گذاران عرصه اتومبیلرانی، افسران پلیس و حتی لوله پاک کن‌ها! چه کسی می گوید فوتبالیستها شم اقتصادی ندارند یا اهل کارهای سخت نیستند؟
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 17:5 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

مشترک گرامی به علت حلول ماه مبارک رمضان

از خوردن جگر شما تا هنگام افطار معذوریم

لطفا بعد از افطار در دسترس باشید !



******************************

به یارو میگن تو که روزه نمی گیری ، چرا سحری می خوری ؟

می گه نماز که نخونم، روزه که نگیرم ، سحری هم نخورم !؟

بابا مگه من کافرم!؟



******************************

یارو ! روزه میگیره از حال میره از پذیرایی در میاد !!!






******************************

طرف روزه می گیره، ۵ دقیقه به اذان روزشو میشکنه

می گن چرا اینکارو کردی؟ می گه خواستم به خدا ثابت کنم که می تونم اما نمی گیرم !



******************************

ماه رمضان بر تو ای دوست گلم که دم افطاری تخته گاز داری میری خونه مبارک باد !

جمعیت مبارزه با سوء تغذیه شدید !



******************************

ماه رمضان ماه صفا ، تعطیلی ، پرخوری ، بیکاری

و سیگار بعد از افطاری و تماشای سریالهای سرکاری مبارک باد !



******************************

به غضنفر می گن نظر شما راجع به ماه رمضان چیه ؟

می گه والا خیلی خوبه فقط یه ذره زولبیا بامیه اش رو زیاد کنن بهتر می شه !



******************************

ماه رمضونه یه وقت جایی نری که پیدات نکنم

آخه دارم دنباله ۶۰ تا گدا میگردم !

روی تو حساب کردم!!!



******************************

مناجات غضنفر باخدا :

خدایا ماه رمضان را مانند المپیک هر ۴ سال یک بار آن هم در یک کشور برگزار کن !



******************************

به دلیل استقبال بی نظیر شما روزه داران عزیز, ماه رمضان تا پایان مهرماه تمدید گردید !



******************************



عیدفطر مبارک ( رصدخانه ی غضنفر) !



******************************



به غضنفر میگن پاشو سحره ، میگه بزار بخوابم ، خودم فردا بهش زنگ میزنم !



******************************



کجایی؟؟ همه دارن رو پشت بوم دنبالت میگردن

آخه ماه من میخوان ببینن فراد عیده یا نه !



******************************



یارو! ماه رمضون میره خونه دوستش می خوابه

دوستش بهش میگه سحر صدات کنم ؟

یارو! می گه نه همون غضنفر صدام کنی بهتره !
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 16:55 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       



10,20,30,40,50,60,70,80,90,100

.

بیام ؟

.

کجا قایم شدی؟

.

آهان پیدات کردم

.+""+ .+""+.
+ injayi +
"+. .+"
"+ . +"




/) /)
@@ \_____/
/ /\ ____\
¤¤ | | | |
^^^^

تو گوشیت جاداری چند روزی خرمو ببندی؟؟!!



©/


/ l

‎ /\

اجازه؟ ما دلمون واست تنگ شده.





م♥

ی♥

ب♥

و♥

س♥

م♥

ت♥

ع:-*ز:-*ی:-*ز:-*م:-



/) /)
@@ \_____/
/ /\ ____\
¤¤ | | | |
^^^^

خوش به حالت گوشیت آیینه داره!!!!!!!!!!!!!!



,,

I”

L



….,O
L”



O

I

L



,…./”””;|O



تعجب نکن دارم نماز شکر میخونم چون تورو دارم.





~ ~ ~ ~ - ~ - . ~ ~

~ \O/ ~ . - ~ ~ ~

~ - ~ ~ . ~ ~ ~~

اینقدر از دوریت گریه کردم دارم تو اشکام غرق میشم.





I-----Δ

I ......

I '''''''''

I o

I /ii\

I / L

این عکسو وقتی حموم بودی ازت گرفتم اگه sms ندی واسه همه میفرستم.




* * * *

* *

* *

* * *

این قاصدکها رو فوت کردم تا بیان بهت بگن به یادتم.




‏ ('_')

‏ <¡¡¡>

‏ _\\_


چیه؟

دلم تنگ شده میخوام وایسم نگات کنم مشکلیه؟
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 16:48 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

اس ام اس انگلیسی دوستی با ترجمه فارسی

I LOVE YOU
For The
Lest sunset.
تاآخرین غروب دنیادوستت دارم



******************************

True friends are like morning ,you can't have them whole day .., But can be sure they'll be there when you wake up Today ,Tomorrow & forever...

دوستان حقیقی مثل صبح هستند ، تو نمی توانی برای همه روز آنها را داشته باشی ، اما میتوانی مطمئن باشی آنها پیش تو خواهند بود وقتی که " امروز ، فردا و برای همیشه" از خواب بیدار میشوی.



******************************

I thank God I'm rich not with money but with people like you.
I may not have the most expensive things
but I've got a most precious gem...
a friend like you.

من فکر میکنم که ثروتمندم نه با پول بلکه با داشتن انسانی مثل تو.
من ممکنه که چیزهای خیلی گران قیمت نداشته باشم.
اما گرانبهاترین سنگ جواهرنشان را دارم.
دوستی مثل تو.




******************************

Days are too busy, hours are too few, seconds are too fast ,But there is always time for me to say hello to someone like you. Smile and enjoy life!

روزها خیلی مشغولیم ، ساعتها خیلی کمند ، ثانیه ها به سرعت میگذرند ، اما همیشه زمانی برای گفتن سلام من به تو وجود دارد. بخند و از زندگی لذت ببر.



******************************

A memory lasts forever,
and never does it die.
True friends stay together
and never say good bye.

یک حافظه برای همیشه دوام دارد.
و هرگز نمی میرد.
دوستان راستین باهم می مانند و هرگز خداحافظی نمی کنند.



******************************

Treat everyone with politeness ,Even those who are rude to you.....Not because they are not nice ,But because you are nice....!!!

با همه باادب رفتار کن ، حتی اگر به تو جسارت کنند.... زیرا آنها خوب نیستند اما تو خوب هستی.



******************************

Between a 100 yesterdays & a 100 tomorrows ,There is only one today and I would not let this pass without
saying thanks for being such a lovely friend..

بین 100 دیروز و 100 فردا فقط امروز وجود دارد من بخودم اجازه نمی دهم که امروز را بدون تشکر از رفیق دوست داشتنیم بگذرانم.



******************************



People like you, are found only once in a lifetime. So you'd better take care of yourself because I don't want to waste another lifetime to find a such a SWEET FRIEND.

انسانی مثل تو ، فقط یکبار در زندگی میتوان پیدا کرد. بنابراین بهتر است همیشه مراقب خودت باشی چون من نمیخواهم بقیه عمرم را برای پیداکردن دوست شیرینی مثل تو هدر دهم.
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 16:34 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

نمی گویم فراموشم مکن هرگز ولی گاهی به یاد آور
رفیقی را که میدانی نخواهی رفت از یادش


بهترین دوستم نیستی لا اقل بهترین دشمنم باش اگر
غمخوارم نیستی لا اقل بزرگترین غم باش هر چی
هستی بهترین باش چون بهترین ها همیشه در یاد خواهند
ماند


قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی نامه عاشقیم را تو
فقط می خوانی قاصدک هیچ کس با من نیست همه رفتند
تو چرا می مانی؟؟؟


سکوت بی بهانه ترین صدای مهر است و من سکوت میکنم تا بگویم دوستت دارم..

تو این مملکت که اینقدر با اعتیاد مبارزه میشه تو چرا نارفیقی کردی و منو معتاد خودت کردی

عشق از ژرفای خویش آگاه نمی شود جز در لحظه ی جدایی. -عشق همانند مرگ همه چیز را دگرگون می کند.

آنجا که می دانی چشمان مشتاقی برایت اشک می ریزد زندگی به رنج کشیدنش می ارزد

هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، اما همه می توانند از همین حالا شروع کنند و پایان تازه ای بسازند

به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک، چرا باید به دور تو بگردم ؟؟؟ نداآمد تو با پا آمدی باید بگردی ، برو با دل بیا، تا من بگردم


دویدمو دویدم به قلکم رسیدم زدم اونو شکستم ، تا پول بیاد به دستم هیچی نبود تو قلک ، بجز یه سوسک کوچک سوسکه بگم چیکار کرد؟ ترسیدو زود فرار کرد خونه ی اون خراب شد ، دلم واسش کباب شد دویدمو دویدم رفتم برای سوسکه قلک نو خریدم

خیلی وقتا آدما واسه اینکه رو قولشون وایستن قولشونو زیر پا می ذارن تا بتونن روش وایسن

وقتی می رفتی بهار بود. تابستان نیامدی. پاییز شد. پاییز که نیامدی پاییز ماند. زمستان که نیایی باز پاییز می ماند. تو رو خدا فصل ها رو به هم نریز پاشو بیا دیگه

غضنفر داشته دور یه درخت سریع می دویده .یکی بهش میگه واسه چی دور درخت میدوی . یارو میگه طبق قانون 5 نیوتن اگه با سرعت نور دور درخت بدوم می تونم به پشت خودم برسم !!!

اگه این روزا حس کردی توی قلبت بجای صدای "تاپ تاپ "صدای اره و تیشه میاد نترس! مریض نشدی "من دارم توی دلت واسه خودم یک کلبه می سازم"

مسیحیان بر سر مزار خود صلیب می آویزند تا همه بدانند اینجا کسی آرمیده است....تو هم بر روی سینه ات صلیبی بیاویز که قلب تو آرامگاه من است...!

آدمها چه راحت با جابجایی یک نقطه از خدا جدا میشوند

برای کسی وقت بزار که برای تو وقت بزارد

چشمانم خیس است دستانم میلرزد به تو خیره می شوم و تو آرام تر از همیشه نگاهم می کنی بی آنکه چیزی بگویی و من خیره به چشمانت. چشمانت تنها چیزی است که از عکس پاره شده ات در دستانم به جا مانده

اگر کسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته می‌مانند،

زندگی چیست؟ زندگی مانند اتوبوس شلوغی است که جایی برای نشستن نیست و وقتی خلوت میشود و می خواهی بشینی راننده داد می زند پیاده شوید اخر خط است

پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! ترکه: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین

زندگی همچون 4 فصل است . پس پر توقعی است که بخواهیم همیشه بهار باشد و شکوفه ها هم شکوفا !

عهدی که با تو بستم هرگز گسستنی نیست ، من مخلص تو هستم لازم به بستنی نیست

وقتی که خدا داشت منو بدرقه می کرد بهم گفت: جایی که میری مردمی داره که میشکوننت ، نکنه غصه بخوری ، من همه جا باهاتم تو تنها نیستی تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری، قلب میذارم که جا بدی ، اشک میدم که همراهیت کنه و مرگ که بدونی برمگردی پیشم

اسمت رو نمی ذارم دریا که خشک بشی نمی ذارم خورشید که غروب کنی نمی ذارم ماه که صبح بشه و خورشید جات بیاد میذارم عمرم که اگه رفتی منم برم

بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم .

دهقان فداکار پیر شده ، فداکاریش تموم شده ، چوپان دروغگو عزیز شده ، شنگول و منگول گرگ شدن ،کبری تصمیم گرفته دماغش رو عمل کنه ، روباه با کلاغ دستشون توی یه کاسه شده ، حسنک رفته شهر دنبال کار ولی معتاد شده ، ما ایرانی ها چمون شده؟؟؟؟

از غضنفر می پرسن دوست داری توی تاکسی با کی بشینی؟ میگه با یه دختر خوش قد و بالا وخوشگل و قد بلند با نامزدش. میگن واااا اخه برای چی بانامزدش ؟ میگه اخه میچسبن به هم جا برای من باز می شه

قلبم را . . . دلم را به تو می سپارم چرا که دوستت دارم ای همیشگی ترین دوست در حسرت دیدنت بی قرارم ای تک سوار محبت ای مظهر شهامت از حزن دوریت گریه دارم

یکی محبت می کنه و یکی ناز می کنه !اونی که ناز می کنه همیشه محبت می بینه اما اونی که محبت می کنه همیشه تنهای تنهاست

جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند،خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد


بعضی فکر می کنند منصفانه نیست که .خدا کنار گل سرخ خار گذاشته است .بعضی دیگر خدا را ستایش می کنند که کنار خارها گل سرخ گذاشته است

نیلو فر تنها در این دنیا منم من
آن بی کسی که مانده دراینجا منم من

جز عالمی دلدار و یار و دلبر و عشق
آن کس که بی کس مانده و تنها منم من

خیلی ها با هم زندگی می کنن خیلی ها با هم آشنا می شن خیلی ها همدیگر رو دوست دارن اما وقتی جدایی پیش میاد همه میذارن پای قسمت و قضا و قدر هیچ کس دنبال این نیست که این قسمت رو تغییر بده بخاطر باهم بودن، همه راه تحمل رو پیش می گیرن. زندگی خلاف جهت رودخونه کار هر ماهی نیست فقط ماهی دریایی دل این کار رو داره!

چقدر خوبه کسی رو داشته یاشیم که باهاش زندگی کنیم ، این یه نیاز اما چقدر زیباست که کسی رو داشته باشیم که نتونیم بدون اون زندگی کنیم، این عشقه

دوچشمت سرزمین آرزوها نگاهت داستان آشنایی ست امان از آن زمان که قلب عاشق گرفتار خزان یک جداییست

نام تو شنید بنده دل داد بتو چون دید رخ تو دل داد بتو

دوستت دارم بی نهایت اما از این دوست داشتن دوست ندارم برات حصار یا زندان بسازم همونطور که از دوستی هیچ کس برای خودم حصار نمیسازم چون معتقدم عشق و دوست داشتن نهایت اعتماد و آزادی رو میاره و اسارت و مالکیت توی این زمینه اصلا معنایی نداره ...

من برای سالها می نویسم سالها بعد که چشمان تو عاشق می شوند افسوس که قصه مادربزرگ درست بود همیشه یکی بود و یکی نبود ...

عشق مثه پنیر می مونه : زیادش آدمو خنگ می کنه ! اندازش به آدم تکامل میده ! و هیچکس هم تا حالا از بی پنیری نمرده
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 16:34 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

این هفته سعی کن در دسترس باشی تا در سرشماری جا نمونی.
آخر پاییز نزدیکه، و وقت ما هم محدود!
(ستاد سرشماری جوجه های آخر پاییز)



جیک . جیک . جیک . جیک
یه جیک اضافه کن بفرست برای جوجه بعدی
(ستاد سرشماری جوجه های آخر پاییز)


ستاد سرشماری جوجه ها اعلام کرد: به علت در دسترس نبودن تعدادی از جوجه ها در آخر پاییز، سرشماری تا پایان زمستان تمدید شد.



این SMS را تنها افراد خوشتیپ و خوشگل می تونن بخونن:
...
"§€¥j€£¤"
...
چیه؟ نکنه توقع داری بتونی بخونیش؟





می دونی چیه؟
...
نمی دونی؟
...
فکر کن!
...
من بگم؟
...
بابا دوستت دارم!
...
تو رو؟
نه! بابامو می گم!




گلم!
نازم!
عسلم!
جیگرم!
شیرینم!
خوشگلم!
با نمکم!
تازه باحال هم هستم.



یکی از عکساتو یادگاری بده، می خوام بذارم لب قندون بچه به قند دست نزنه .




دیشب تو فکرت بودم که یه قطره اشک از چشمم جاری شد. از اشک پرسیدم چرا اومدی؟ گفت آخه تو چشمات کسی هست که دیگه جای من اونجا نیست.
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 16:31 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

آیا می دانستید آمونیاک می تواند جذبیت نیکوتین که یک آلکالوئید مخدرموجود در سیگار است را توسط سلولهای مغز تا ۱۰۰برابر افزایش دهد.

- آیا میدانستی که در یک سانتی متر پوست شما دوازده متر عصب و چهار متر رگ و مویرگ وجود دارد

- آیا میدانستی که در تمام وجود شما بیش از یک مشت گچ «کلسیم» وجود دارد


ایا می دانستید که هورمون PYY مسئول چاقی است . در تحقیقات مشخص شده است که میزان این هورمون در افراد چاق یک سوم افراد معمولی است و چنانچه این هورمون به افراد چاق تزریق شود اشتهای انان کاهش می یابد .

- موش دو پای افریقائی ، بی آنکه سرش را برگرداند ، می تواند پشت سرخود را ببیند این جانور ، از میدان دیدی برابر سیصد و شصت درجه برخوردار است

- آیا میدانستید که زمان بارداری فیل به 2 سال می رسد.


آیا میدانستید که سرعت صوت در فولاد 14 بار سریعتر از سرعت ان در هواست

- آیا میدانستید که وقتی مگس بر روی یک میله فولادی مینشیند میله فولادی به اندازه دو میلیونیم میلیمتر خم میشود

- آیا میدانستید که عدد 2520 را میتوان بر اعداد 1 تا10 تقسیم نود بدون انکه خارج قسمت کسری داشته باشد

- آیا میدانستید که شیشه در ظاهر جامد به نظر میرسدولی در واقع مایعی است که بسیار کند حرکت میکند

- آیا میدانستید یک لیتر سرکه درزمستان سنگینتراز تابستان است

- آیا میدانستید 30 برابر مردمی که امروزه بر سطح زمین زندگی میکنند در زیر خاک مدفون شده اند

- آیا میدانستید در هر ثانیه بیش از ۵۰۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه تلویزیون بر خورد میکند و تصویری را که شما تماشا میکنید بوجود می اورد
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 14:25 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

ایکاش کنارت بودم تا

زیباترین لالایی عاشقانه را برایت زمزمه کنم و تو اسمان قلبم را با مهتاب زیبای چشمانت نور باران کن تا خوابت ببرد

شبت به خیر عزیزم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


باز هم شب شدو و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
امشب درانتظار يك شب به خير تا صبح بيدار خواهم ماند اما تو چشماهاي زيبايت را به روياها بسپار....شب به خير


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


يه عالمه اس ام اس عاشقانه جديد مخصوص شب به خير در ادامه مطلب




باز صدا می زنم تو را .... امشب بازم ميسپارمت به اون کسی که تو ديار بی کسی بين همه دلواپسی مونس و همدمم بوده تو رو به من هديه داده

شب به خیر نازدانه گلم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




تو بخواب نازنینم ....

به جان تمام دلواپسی هایم قسم،

که لحظه ای دیده بر هم ننهم

و نگهبان تمام غزل های بر باد رفته باشم

قول می دهم یک مو نیز از سر قاصدک رویاهایت کم نشود ،

تو بخواب نازنینم ....شب به خیر


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




خوابی؟دلم می خواد آروم خوابیده باشی، بی ترس، بی دلهره، بی دلتنگی

دلم می خواد وقتی خوابی اونجا باشم، دم در وایسم، سرمو بچسبونم به چارچوب، نگات کنم

خوب بخوابی گلم

خوابای رنگی ببینی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




مثل یه گنجیشک کوچیک اروم بخواب مهربونم

چشماتو رو هم بذار من اینجا بیدار میمونم

کابوس رو زندون میکنم خواب بد رو میسوزونم

حافظ خواب تو میشیم منو خدای خوب دل

چشمهاتو فردا میبینم خوب بخوابی شبت به خیر


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




ای گل سرخ پاییزم شبت به خیر عزیزم
بوسه به پات میریزم شبت به خیر عزیزم
وقت لالایی گفتنه تو خوب بخوابی عشق من
عشقو به پات میریزم شبت به خیر عزیزم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


لالايي كن بخواب قشنگترين يار

منو از خواب غفلت كردي بيدار

لالايي كن بخواب معني عشقم

الهي بموني تو سرنوشتم

لالایی کن شبت به خیر عزیزم

تمام عشقمو به پات میریزم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




لالایی لا لا بخواب ای گل نازم
که واسه چشای تو قصه می سازم

لالایی لا لا بخواب ای گل سوسن
همه فرشته ها روتو می بوسن


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




‌میخوام وقتی تو خوابی کنار تو بشینم

اگه یه وقت خوابم برد باز خوابتو ببینم

مواظب خودت باش شبت به خیر عزیزم

ای کاش میشد تو خوابت رنگین کمون بریزم




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




....وقتی تو خوابی،تو مهتاب.....همه چی با من ،غریبه

....خواب تو یه سقف کوتاه...پشت اون نوری غریبه

..... خواب تو،خواب یه گندم....توی سرزمین عشقه

......خواب یه قصهء خوب....کفشای غمگین عشقه

.... خواب تو خواب گل یاس...خواب یه حسِ ِ نجیبه


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




عزيزم خواب و بيدارت قشنگه
شب من بي تو و بي آب و رنگه
بخواب ای نازنینم, مهربونم, دلنشینم
منم من, عاشقت, آروم باش بهترینم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *





خوابای رنگی بیبینی

خواب دلتنگی نبینی

شبت به خیر ای مهربون

خوب بخوابی عزیز جون




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


امیدوارم امشب که می خوابی

سفر زیبایی داشته باشی به دنیای رویاها

عزیزترینم ، تا برگردی به انتظارت بیدار میمونم . . .

شبت بخیر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عزیزم

پرده چشماتو آروم میکشم روی چشات

بوسه دوستت دارم رو میگیرم از گونه هات

شب به خیر احساس من . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این پیام از من خوابالو ! برای یک آدم خوابالو

در زمان خوابالودگی ، ارسال شده است !

لطفا خوب بخوابید ، شب خوش !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خورشید خاموش ، ستاره روشن

آسمان آبی خاموش ، آسمان سیاه روشن

همه چیز اماده ست که توی خواب امشب

تو رو توی رویاهام ببینم

بهانه بیدار شدنم ، شبت به خیر . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خوش آمدی مسافر سرزمین “رویاهای شیرین”

خواهشمند است در بستر بالش خود ارام باشید

تا لحظاتی دیگر اماده پرواز خواهیم شد

تا صبح فردا سفر خوبی برای شما آرزومندیم

(خلبان خطوط هوایی “رویا”) !

شب خوش . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امیدوارم امشب که میخوابی قشنگترین و بهترین آدم دنیا رو تو خواب ببینی

ولی سعی کن بهش عادت نکنی چون من هر شب نمیتونم بیام به خوابت !

شبت به خیر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب بخیر ای آخرین امید من / نذار تاریکی تو قلبت بنشینه

چشاتو بروی شهر شب ببند / تا چشای کوچیکت خواب ببینه . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 14:5 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       



ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مرديت را

خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

محبت به نامرد ، كردم بسي
محبت نشايد به هر نا كسي
تهي دستي و بي كسي درد نيست
كه دردي چو ديدار نامرد نيست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




مرا هرگز نباشد بیمی از مشت

برادر جان مرا نامردمی کشت

فتوت پیشه خندد روی در روی

زند نامرد ناکـــس خنجر از پشت



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به نامردي نامردان قسم جانا كه نامردي

كه نامردان خجل گشتند از بس كه تو نامردي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


به نامردمان مهر كردم بسي
نچيدم گل مردمي از كسي
بسا كس كه از پا در افتاده بود
سراسر توان را زكف داده بود
به حيلت گري خنجر از پشت زد
بخونم ز نامردي انگشت زد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیش از این مردم دنیا دلشان درد نداشت

هیچ کس غصه ی این که چه می کرد نداشت

گمان كردم كه با من همدل و همراه و همدردی ، به مردی با تو پیوستم ندانستم كه نامردی


روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت. هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت. چشم سادگی از لطف زمین می جوشید. خودمانیم زمین این همه نا مرد نداشت

زبيم و رنج نامردي دگر دردي نميبينم
مزن لاف مروت را كه من مردي نميبينم
منم آن چوب سرگردان به ساحل ميرسم زيرا
درون موج درياها عقب گردي نميبينم





صد سال در بیابان آواره شوی / به از آن است که در خانه محتاج نامردان شو




نمیتونم ببخشمت دور شو برو نبینمت
تیكه ای بودی از دلم گندیدی و بریدمت


چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار نامرديش
همه وجودت له شده ....



به نامردی نامردان قسم خوردم

که نامردی کنم در حق نامردان

آهاي رفيق نامرد يه روز ميشي پشيمون
پشيموني چه سودت وقتي بموني دلخون



زمـین گرمـم کـمته تو که میگفـتی من سـرم کـی مـیشه اون گلوتوبا دشنه نامردی بدرم



ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مرديت را خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود


من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم . . .


من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!



نفرين به توي نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
نميبخشمت


کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست
به نامرداني چون تو ديگر دل نخواهم بست





همه از مرگ مي ترسن ما از رفيق نامرد



دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 14:1 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

در حفاری قسمتی از قبرستان مشخص شد که یک مرد در قبر مادر این دو خواهر دفن شده است و همین مسئله…

دو خواهر آمریکایی که به مدت ۲۰ سال بر سر قبر اشتباهی مادرشان گریه می کردند، بدلیل اشتباه کلیسا درخواست ۲۵ میلیون دلار غرامت کردند.

به نقل از خبرگزاری آلمان، این دو خواهر که هر هفته در قبرستان روزهیل شهر لیندن در ایالت نیوجرسی آمریکا بر سر مزار مادرشان حاضر می شدند، پس از ۲۰ سال دریافتند که قبر مورد نظر متعلق به مادرشان نبوده و خطای کلیسا در درج نام مادرشان بر روی سنگ قبر فرد دیگری، باعث این اشتباه شده است.

در حفاری قسمتی از قبرستان مشخص شد که یک مرد در قبر مادر این دو خواهر دفن شده است و همین مسئله نزاع شدیدی بین کلیسا و دو خواهر ایجاد کرد.

دو خواهر آمریکایی بدلیل آنچه خطای کلیسا در طول ۲۰ سال گذشته و گریه آنها بر سر قبر یک غریبه عنوان شده است، درخواست ۲۵ میلیون دلار غرامت کرده اند.
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 13:39 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

دختر خانم ها ناراحت نشن فقط جهت خنده !
وقتی بعد از یک روز شلوغ براتون غذا درست کرد و با تمام خستگی کنارتون نشست بهش بگید:ممنون عزیزم ، خوب شده ، ولی کاش قبل از درست کردنش به مامانم زنگ میزدی و طرز تهیه این غذا رو ازش میپرسیدی …وقتی در جمع فامیل خودتون هستید شکم بزرگ پدر زنتون رو سوژه خنده همه قرار بدهید.از صبح کتونی پا کنید و تا شب هم از پاتون در نیارید تا جورابتون بوی گربه مرده بگیرد و بعد با همان جورابها برید توی رختخواب.


به صورتش نگاه کنید و باحالتی متاثر بگید:عزیزم چقدر پیر شدی..

وقتی تخمه میخورید پوستهای تخمه را هر جای بریزید غیر از بشقاب جلوی دستتون.

همیشه آب را با بطری سر بکشید.

وقتی زنتون حواسش کاملا به شماست وانمود کنید زنتون رو ندیدید و یواشکی به بچه هایتون بگید:دوست دارید براتون یک مامان خوشگل بیارم!!.

وقتی با تلفن صحبت میکنید به محض ورود همسرتون با دستپاچگی بگید :باشه ، من بعدا بهت زنگ میزنم ..و سریع گوشی رو قطع کنید..

همیشه از گیرایی چشمهای دختر خاله ترشیده اتون تعریف کنید..

خاطرات شیرین دوران مجردی خودتون رو با دوست دخترهای داشته و نداشته خودتون براش تعریف کنید..

وقتی با اون تو رستوران هستید با صدای بلند باد گلو بزنید..

او را با اسمهای مختلف مثل :سمیرا ،مریم ، پریسا، آتنا، شیوا… صدا کنید و بعد بگید ببخشید عزیزم این روزها حواسم زیاد جمع نیست ..

سعی کنید یک چادر مسافرتی خوب یا ماشین راحت بخرید که شبهای که قرار است بیرون از خونه بخوابید ، زیاد سختی نکشید..
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 1:42 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

تولد و مرگ را درمانی نیست

مهم این است که فاصله میان این دو را شاد زندگی کنیم . . .

.

.

.

روز تولد تو ، روز نگاه باران / بر شوره زار تشنه ، بر این دل بیابان

روز تولد تو ، گویی پر از خیال است / یاس و کبوتر و باد ، در حیرت تو خواب است

تولدت مبارک عزیزم

.

.

.

امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام

آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست.

نمی دانم با کدام جمله “دوستت دارم” را برایت انشا کنم

اما کاملتر از این چیزی ندارم

دوستت دارم ، تولدت مبارک

.

.

.

سالروز تولدت را تسلیت میگم به فرشته های آسمون !

چون ۲۰ سال پیش ازشون جدا شدی

اما تبریک میگم به خودم چون فرشته زمینی من شدی

تولدت مبارک

.

.

.

شب میلاد تو ای دوست برای دل من

شب میلاد همه خوبی هاست . . .

تولدت مبارک

.

.

.

یک سبد احساس را ، با تو قسمت می کنم

در شب میلاد تو ، جان نثارت می کنم

می نشینم در برت ، با تو صحبت می کنم

داغ،لبهای تو را ، بوسه باران می کنم

تولدت مبارک

.

.

.

امروز روز میلاد توست

و من در تب در کنار تو بودن

میسوزم

من نیستم و تو

بی من این روز را جشن خواهی گرفت

و چه بی من ها و بی تو ها

این روزها بر ما میگذرد

تولدت مبارک

.

.

.

همیشه دوست دارم ساده و کوتاه بنویسم

و باز هم کوتاه مینویسم

عزیزم تولد ۲۰ سالگیت مبارک

.

.

.

تولدت مبارک با صد هزار تا بوسه !

عشق منی عزیزم نذار دلم بپوسه !

.

.

.

زادروزت شیرین ، پرعشق و نورآفرین باد.

قهقهه هایی آسمانی و آرامش زلال زندگی را برایت آرزو دارم

.

.

.

روز تولد تو و گرچه نه یم کنار تو

مبارک ای عزیز جان تولد و بهار تو

در این دیار نازنین، که یاسمن شکفته است

شکفته باد نرگس جمال نوربار تو . . .


.

.

.

زمین در انتظار تولد یک برگ ، من در حال شمارش معکوس

صفر همیشه پایان نیست گاهی آغاز پرواز است . . .

تولدت مبارک

.

.

.

روز تولد تو

روز نگاه باران

بر شوره زار تشنه

بر این دل بیابان

روز تولد تو

گویی پر از خیال است

یاس و کبوتر و باد

در حیرت تو خواب است

تولدت مبارک

.

.

.

تودنیای بی سروته من چی دارم به جز خودت

می خوام که غوغا بکنم بیام جشن تولدت

تویک تولدی شدی به قلب زخمی ام ببین

که با تومن ظهور شدم احیا شدم مثل نگین

.

.

.

پرواز در آسمان آرزوها و فرود در فرودگاه موفقیت را برایتان آرزومندم !

تولدتان مبارک

.

.

.

روزی که تو آمدی

شعر نابی بودی

آفتاب و بهار با تو آمدند

روزی که آمدی

طوفان شد و پیکانی آتشین

در نقطه ای از جهان فرود آمد …

و من با تو باور کردم

که می شود هم پای رنگین کمانی در باران قدم زد !

تولدت مبارک

.

.

.

در روز تولدت

تنها کمی

برای چشم به هم زدنی

دستت را به من بده

تا دلت را در آغوش گیرم

تولدت مبارک

.

.

.

مبارک باشه میلاد شما خاتون

شمایی که ستاره جون میگیره توی چشماتون

شمایی که شدید معنای شعرای من عاشق

شما که زندگی میده بمن هرم نفسهاتون

.

.

.

!!!
|^^^^^|
|^^^^^^^^^|
[***********]

تولد تولد تولدت مبارک

مبارک مبارک تولدت مبارک

بیا یه آرزو کن ؛بعدش شمعاتو فوت کن
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 1:57 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

در این پست با یک سایت جدید و ساده برای دریافت فایل های cer&key آشنا میشوید که بتوانید برنامه های نوکیا را به صورت قانونی نصب و استفاده کنید.

این سایت به دلیل انگلیسی بودن نیاز به توضیح خاصی ندارد , با عضویت در سایت و فرستادن IMEI گوشی خود که با کد #60#* به دست میاید و ثبت در سایت بعد از 24 تا 48 ساعت میتوانید فایل خود را دریافت کنید , دقت کنید در هنگام عضویت از ایمیل واقعی و معتبر استفاده کنید چون لینک فعال سازی برای شما به همان ادرس ارسال میشود و حتما قسمت Spam/Bulk ایمیل خود را چک کنید چون ممکن هست ایمیل در این قسمت ها قرار گیرد , بعد از ورد به سایت در قسمت پایین سایت میتوانید IMEI های خود را وارد کنید.

برای ورود به سایت اینــــــــجا کلیک کنید.
 

srgfdsgr


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 1:38 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

اس ام اس به زبان ترکی 

srgfdsgr

ادامه مطلب ...


دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 1:38 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

اس ام اس نیمه ی شعبان 

srgfdsgr

ادامه مطلب ...


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 2:47 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

یه سلام گرم می کنم به همه ی ارونی ها ویه سلام دیگه برا همه ی افراد موجود در جهان.اول می خوام وبلاگ رو براتون شرح بدم جریان از این قراره که من کمی ناشی هستم و این وبلاگ هم تازه است.من نمی تونم وبلاگ رو خیلی زود گسترش بدم ولی تمام سعیم رو تو این زمینه میکنم.خیلی خوشحالم که مارو همراهی می کنین.لطفا برای استفاده از وبلاگ از ارشیو موضوعی استفاده کنین.من حمید رضا اسدیان هستم و خیلی خوشحال میشم که این وبلاگ براتون سرگرم کننده باشه.من از کسایی که وبلاگ منو تماشا میکنن تشکر میکنم چون افتخار دادند و وقت با ارزش تر از طلا را در این وبسایت میگذرانند.و همچنین از کلیه ی کسایی که منو تو این زمینه یاری کردن متشکرم.

srgfdsgr


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 2:46 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

مواد مورد نیاز برای تهیه بستنی

 

srgfdsgr

ادامه مطلب ...


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 1:34 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

جوک ترکی

srgfdsgr

ادامه مطلب ...


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 1:23 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

جوک اصفهانی

srgfdsgr

ادامه مطلب ...


یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 1:38 ::  نويسنده : حمید رضا اسدیان       

س: چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو ؟ یا قهوه؟”
ج: لطفا یک چای”

س: “چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟”
ج: “سیلان لطفا”

س: “چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟”
ج: “با شیر لطفا”

س: “شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟”
ج: “شیر لطفا”

س: “شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟”
ج: “لطفا شیر گاو.”

س: “شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟”
ج: “فکر کنم چای بدون شیر بخورم.”

س: “با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟”
ج: با شکر.”

س: “شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟”
ج: “با شکر نیشکر لطفا”

س: “شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟”
ج: “لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید”

س: “آب معدنی یا آب بدون گاز؟”
ج: “آب معدنی”

س:” طعم دار یا بدون طعم؟”
ج:” ترجیح میدم از تشنگی بمیرم

اعصاب چیست

چیزیست که هیچکس ندارد وهمه توقع دارند تو حتما داشته باشي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *




ای دخترانی که ملاک انتخابتان خودرو طرف است، بدانيد و آگاه باشيد كه همانا پس از مدتی همچون روغن موتور آن خودرو تعویض می شوید !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


آهای آقایون:اگر سیبیل نمی‌ذارید. حداقل ابرو بر ندارید!
آهای خانوما: اگر ابرو بر نمیدارید. حداقل سیبیل نذارید!



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


کبوتر با کبوتر باز تنهاست



غ اس ام اس روزانه اس ام اس های جدید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



سلامتی همه اون باباهایی که از شنبه با زیرپوش و جوراب نو میرن سر کار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


جزوه امتحانی چیست ؟


جسمی است سمی که در اولین تماس با دستها یا حتی نگاه کردن در کوتاه ترین زمان ممکنه


انسان را به خوابی عمیق فرو می برد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


قدیما یکی چشم می‌خورد واسش تخم‌مرغ می‌شکستن، الان یکی تخم‌مرغ می‌خوره چشمش می‌زنن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


همین الان یه منبع ناشناس که نخواست اسمش فاش بشه خبری رو اعلام کرد که نخواست پخش بشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرد باید:
خشن باشه

خفن باشه،

سبیل داشته باشه،

اخلاقش مثل سگ باشه،

تف کنه اندازه یک بشقاب،

زیر بغلش بوی گند بده،

دست بزن داشته باشه،

بوی جورابش فیل و از پا بندازه،

صدای آروقش تا 10 تا خونه انور تر بره و......حالا مردی یا نه؟

اگه مردی روزت پیشاپیش مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه پیچ رو هر چقدر سفت کنی ، موقع باز کردن ، همونقدر باید زور بزنی ..

حالا هی منو بپیچون .. به موقش برات دارم



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



ای کسانیکه پشت فرمان به راننده بغلی فحش می‌دهید و گازش را گرفته در
می‌روید ... بدانید و آگاه باشید شاید یه کم جلوتر ترافیک باشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


شعر بچه های امروزی:
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، داف و داف و داف!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ وقت فکر نمی کردم ؛ که چیزی تو این دنیا پیدا بشه که جویدنش ، از جویدن آدامس خرسی هم بیشتر کیف بده ... . . . . .

تا اینکه خرخره ی تو نظرم رو جلب کرد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خیلی بی فرهنگی و بی شعوری
.
.
.
.
.
.
در جامعه امروز بیداد می کنه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


مرد یعنی کار و کار و کار و کار
یکسره در شیفت های بیشمار
مثل یک چیزی میان منگنه
روز و شب از هر طرف تحت فشار
مرد یعنی سکته ، یعنی سی سی یو
خلقتش اصلا به این درد بود
ختم مطلب ، مرد یعنی جان نثار
تا درآرد روزگار از وی دمار




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


هشدار!! اگر متوجه مهربانی ناگهانی: گل خریدن، ظرف شستن و ... از جانب شوهر خود شدید فریب نخورید !! آنها در كمین كادوی روز مرد نشسته اند. (انجمن زنان زبل)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیشاپیش روز مرد

روز روباه مکار

گربه دله

شاهزاده همیشه گدا

پینوکیوی دروغگو

خرس پشمالو

گرگ شکمو

جغد شب بیدار

مزاحم همیشگی زیبای خفته ...... مبارک باد

(انجمن زنان کادو نگرفته)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

   

srgfdsgr

ادامه مطلب ...